نکات

انتقاد سروش به حکایت محدث نوری

حکایت خیلی عجیب را محدث نوری، استاد شیخ عباس قمی در کتاب درالسلام می‌آورد که فلان از فلان نقل کرد و آخرین سلسله‌ی نقل می‌گوید: من دوستی داشتم که عشّار و باجگیر بود. وقتی مُرد، پس از دو ماه او را به خواب دیدم که آراستگی او حکایت از زندگی متنعمانه‌ داشت. گفتم با آن زندگی که در دنیا داشتی چگونه به این مقام رسیدی؟ گفت تا دو ماه در قعر جهنم بودم، تا اینکه خانمی را در مقبره‌ی ما دفن کردند. تا حالا سه بار امام حسین به دیدنش آمده است و بار سوم دستور داد که عذاب را از کل آن مقبره بردارند. و اکنون من در بهشتم. می‌گوید از خواب بیدار شدم سراغ آن خانم را گرفتم و از همسرش که همسایه‌ی ما بود پرسیدم خانم شما چه ویژگی داشت؟ گفت هیچ نداشت الا اینکه هر روز زیارت عاشورا می‌خواند. این را گفتم تا به شما بنمایانم که نه تنها در میان عامه‌ی مردم، بلکه در میان خاصه و عالمان هم چنین اندیشه‌ای وجود داشته است. خدا رحمت کند مرحوم مطهری را که عمری برای زدودن خرافات از حول و حوش داستان کربلا کوشید.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۷، برداشت آزاد
من: این حکایت درست باشد یا نباشد...
پوست و پوستین
انتقاد امام خمینی به محدث نوری
+نوشته شده در جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱:۰ ق.ظ توسط اشرفی