هفتۀ گذشته با یکی از بزرگان اصولگرا همجلسه شدم. میگفت در تهران بیش از صد نفر کاندیدای تأیید صلاحیت شده داریم که تا اینجا قرار است چهارتا لیست بدهند. گفتم دارندگی و برازندگی!
اصلاحاتیها هم دربهدر دنبال تایید صلاحیت شده میگردند بلکه بتوانند لیست کامل بدهند.
قدیما توی مغازههای خواربارفروشی همین تابلو را میزدند. یک طرف آن آدم چاق و چلهای که رویش نوشته بود عاقبت نقدفروشی! یک طرف دیگر آدم لاغری که رویش نوشته بود عاقبت نسیه فروشی!
پیشنهاد نوستالژیک من این است که همان عکس بازنشر شود. زیر چاقه بنویسند عاقبت اصولگرایی زیر آن یکی بنویسند عاقبت اصلاح طلبی! هشتگ بزنند #شورای نگهبان!
وبنوشت، محمدعلی ابطحی، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲:۱۰ ق.ظ توسط اشرفی
اگر در مجلسى تنها به خوراك و غذاى جسمانى اكتفا مىشد، ملا آقا جان زنجانی مىگفـت: مثل اين است كه کسی با اسب سوارى به منزل شما آمده باشد و شما فقط كاه و جو اسب او را تأمين كنيد ولى به خودش اعتنا نكنيد. لذا آن مرحوم هر جا كه چند نفر جمع مىشدند مجلس را به صورت وعظ و خطابه در مىآورد تا هم غذای جسمانی استفاده کرده باشند هم از غذای روحانی!
پرواز روح، سید حسن ابطحی، صفحه ۴، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۳۷ ب.ظ توسط اشرفی
مرحوم سید حسن ابطحی در کتاب دو جلدی خود با عنوان در محضر استاد، بدون اینکه استاد را معرفی کند مطالبی را با عنوان او میگفت، از ایشان نقل میکند و در معرفی استاد میگوید: اصلاً فرض کنید استادی در کار نبوده و من میخواهم حقایق روحی را با این روش در اختیار شما بگذارم؛ عیبی دارد؟
در محضر استاد، جلد ۱، صفحه ۶، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۲:۴ ق.ظ توسط اشرفی
روزى ملا آقا جان زنجانی در مشهد، منزل مرحوم آية اللّه ميلانى منبر رفت. ناگهان سخنش را قطع كرد و به گوشهاى نگاه كرد که يكى از علما سيگار مىكشيد. سپس گفت: اگر انسان بتواند تمام حواسش را به جنبههاى روحى بدهد بيشتر استفاده مىكند.
پرواز روح، سید حسن ابطحی، صفحه ۴، برداشت آزاد [
اینجا]
اتاق سیگارحرمت تریاک و سیگار
+نوشته شده در جمعه ۲۲ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۶:۴۹ ق.ظ توسط اشرفی
مرحوم مطهری ابتدا نیاز دینی مردم را میشناخت و بر اساس آن نیاز، تحقیق دینی و اسلامی انجام میداد.
وب نوشت، محمدعلی ابطحی، ۸۹/۰۲/۰۹، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۲۶ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۹:۹ ب.ظ توسط اشرفی
از موقعی که ترور شدم، قرصهای اعصابی میخورم که همگی خوابآورند، برای فیزیوتراپی هم که باید مدت زیادی از شبانه روز را در آب بگذارنم. به همین دلیل موجودی آبزی خوابزی هستم. [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۹:۵۰ ق.ظ توسط اشرفی
در زندان هر ماه را سی روز حساب می کنند. با این حساب امروز درست سه ماه و ده روز است که در زندانم. همین جوری گفتم. ربطی به آقایان ندارد ولی اگر خانمی طلاق گرفته بود، میتوانست دوباره ازدواج کند.
وب نوشت، محمدعلی ابطحی، ۸۷/۰۷/۰۳، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۹:۳۴ ق.ظ توسط اشرفی