اینکه میگویند[غزالی]: فلان خُلق، فطری و جِـبِـلّی است، و قابل تغییر نیست، کلامی بیاساس است و پایۀ علمی ندارد.
شرح حدیث جنود عقل، امام خمینی، صفحه ۳۷۹، برداشت آزاد [
اینجا]
ناقصان سرمدی
+نوشته شده در شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۵۵ ب.ظ توسط اشرفی
ابراهیم ادهم طعام بسیار بنهاد. سفیان گفت: نترسی که این از اسراف باشد؟ ابراهیم گفت: در طعام اسراف نباشد.
کیمیای سعادت، محمد غزالی، صفحه ۳۱۱، برداشت آزاد [
اینجا]
آیا در روشنایی اسراف نیست؟
+نوشته شده در دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۳:۵۶ ب.ظ توسط اشرفی
ابوحامد محمد غَزّالی در كودكى پدرش را از دست داد. غَزّال بر پیشهوری اطلاق میشد که نخِ پشم میفروخت. پدرش مردى پارسا و صوفى مسلك بود. او براى گذران زندگى ريسمان(نخ) فروشى میكرد، يعنى پشم و پنبه حلاجى شده را با دستمزدى رايج به زنان چرخريس میسپرد تا تبديل به نخ يا ريسمان کنند، آنگاه رشتههاى آماده شده را در دكان خويش، در شهر طوس، میفروخت.
ترجمه احیاء علوم الدین، به کوشش حسین خدیوجم، جلد اول، صفحه ۷، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۱۰ ب.ظ توسط اشرفی
در خبر است هر که کسی را غیبت کند باید به وی استغفار کند. بعضی از سلف بودند که حلال نمیکردند و میگفتند در دیوان ما هیچ حسنهای بزرگتر از آن نیست. لکن درست آن است که عفو کردن حسنهای فاضلتر است. حسن بصری را یکی غیبت کرد. طبقی رطب به عنوان هدیه نزد وی فرستاد و گفت: شنیدم تو عبادت خود را به من هدیه دادی، من نیز خواستم مکافات کنم؛ معذور دار که نتوانستم کامل کنم.
و بدان که بِحلی آن وقت درست بوَد که بگوید چه گفتهام، که از مجهول بیزار شدن درست نبوَد.
کیمیای سعادت، محمد غزالی، صفحه ۶۶۸، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۲:۴۰ ب.ظ توسط اشرفی
رسول خدا فرمود: طلب علم فریضه است. متکلمان میگویند: مراد علم کلام است، فقها میگویند: علم فقه است، محدثان میگویند: علم کتاب و سنت است، صوفیان میگویند: علم احوال دل است. اما اختیار ما آن است که مراد یک علم مخصوص نیست و این همه نیز واجب نیست. هر که چاشتگاه مثلا بالغ شود، در وقت واجب میشود معنی لا اله الا الله و محمد رسول الله را بداند. نه بدان معنا که به دلیل بداند. لکن بر جملۀ صفات حق تعالی و پیامبر و آخرت و بهشت و دوزخ و حشر و نشر اعتقاد کند. در وقت نماز شام بود علم نماز شام واجب است. در وقت ماه رمضان علم روزه واجب است. در وقت زکات علم زکات واجب است. در وقت نکاح علم نکاح واجب است. در وقت کار علم کار واجب است.
کیمیای سعادت، محمد غزالی، صفحه ۱۴۸، برداشت آزاد [
اینجا]
ضرورت مسئولیت اجتماعی
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱:۵۰ ب.ظ توسط اشرفی
بدانکه همۀ مقامات دین با سه اصل آید: علم و حال و عمل. علم اصل است و از وی حال خیزد و از حال عمل خیزد و همچنین علم، شکر شناخت نعمت است از خداوند و حالت، شادی دل است بدان نعمت و عمل، به کار داشتن نعمت است در آنچه مراد خداوند است.
کیمیای سعادت، محمد غزالی، صفحه ۹۴۸، برداشت آزاد [
اینجا] [
اینجا]
چرا موش از شیر نمیترسد؟چه نیازی به علم دین داریم؟
+نوشته شده در چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۴۲ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در جمعه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۵:۲۴ ق.ظ توسط اشرفی
غزالی در کتاب کیمیای سعادت میگوید: بعضی از مردم در خانۀ بازاریان غذا میخورند اما احتیاط میکنند، بر فرش آنان نماز نمیخوانند؛ مبادا نجس باشد. در صورتی که احتیاط در غذا مهمتر است.
کیمیای سعادت، غزالی، صفحه ۲۳۹، برداشت آزاد [
اینجا]
کیمیای سعادت، غزالی، صفحه ۱۲۳، برداشت آزاد [
اینجا]
کیمیای سعادت در گنجور [
اینجا]
غذای بهلولرد احسان نجفی قوچانیمختصرخوانی
+نوشته شده در دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲:۵۳ ب.ظ توسط اشرفی
شیخ غزالی به خیال اینکه اهل علم اخلاق است، علم فقه را از علوم دنیایی و فقها را از علمای دنیا دانسته است؛ با اینکه این علم از اعزّ علوم آخرت است. [
اینجا]
امام خمینی، شرح چهل حدیث، صفحه ۵۲۸، برداشت آزاد
جایگاه فقهافول اخلاق سروش
+نوشته شده در دوشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۵:۴۵ ب.ظ توسط اشرفی
غزالی معتقد بود فقه و کلام زنده است. به گونهای که فقیهان عرصه را بر علوم دینی دیگر تنگ کردهاند و متکلمان چنان پیش افتادهاند که اخلاق و تجربۀ دینی به خفتگی و مردگی افتاده است.
سروش، اقبال و نبوت، دقیقه۱۷:۰۰ برداشت آزاد
من: ظاهراً سروش مبحث افول اخلاق خود را از غزالی گرفته است!
افول اخلاق سروش
+نوشته شده در دوشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۵ ساعت ۱:۲۶ ق.ظ توسط اشرفی
جوینی که استاد غزالی بود میگوید: معجزه برای جلب توجه است. یعنی پیامبر یک برنامهی نمایشی اجرا میکرد تا مردم جمع شوند و او حرف خودش را بزند.
غزالی میگوید: اگر کسی در حضور من عصا را اژدها کند و از من بخواهد که قبول کنم عدد ۳ از ۱۰ بزرگتر است من قبول نمیکنم.
مولوی معتقد است که معجزه برای اثبات دعوت پیامبران نبود بلکه برای ایجاد رعب در دل دشمنان بود. آنچه دل مردم را میبُرد معجزه نبود بلکه سخنی بود که بوی جنسیت میداد و به دلشان مینشست. پیروان اولیۀ پیامبر معجزهای از پیامبر ندیدند اما ایمان آوردند.
معجزات از بهر قهر دشمن است/بوی جنسیت پی دل بردن است
اساسا اینهمه معجزه که از پیامبر نقل کردند اکثرا شبههناک است و به لحاظ تاریخی موثق نیست.
ابن خلدون در مقدمه بر تاریخ خودش میگوید: پیامبر اسلام دوتا معجزه بیشتر نداشت یکی قرآن و دیگری متّحد کردن اقوام عرب!
سروش، دین شناسی مولوی، جلسه چهارم، دقیقه ۱۸، برداشت آزاد
وضعیت مردم قبل و بعد از پیامبرعلت اختلاف معجزات پیغمبران سِحر با معجزه پهلو نزندزیبایی تناسب استطبلهها در پیش عطاران ببین تدبیر و شجاعت پیامبر
+نوشته شده در شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۷:۳۴ ب.ظ توسط اشرفی
ابوحامد محمد غزالی ( ۵۰۵ ه.ق) عوام را از ورود در بحث نهی میکند و مرادش از عوام، تنها افراد بیسواد نیست؛ بلکه کسی است که توانایی درک علم مورد نظر را ندارند. هر چند در علوم دیگر مهارت داشته باشند. کلُّ من سئل عن علم غامض، و لم یبلغ فهمه تلک الدرجة، فهو مذموم، فإنه بالاضافة الیه عامیّ !
ضیاء آبادی، موعظه، راه پیشگیری...، صفحه ۱۹۰، برداشت آزاد
ملاصدرا (۱۰۴۵ ه.ق) شبیه همین مطلب را در جلد دوم شرح اصول کافی آورده است. [
اینجا]
بشنو الفاظ حکیم پردهای
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۳۸ ب.ظ توسط اشرفی