نکات

پیامبرانی که ازدواج نکردند

ازدواج حضرت یحیی و حضرت عیسی نقص است.
تعلیم و تربیت، مرتضی مطهری، صفحه ۳۹۹، برداشت آزاد [اینجا]
اثر ازدواج در اخلاق
+نوشته شده در شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۸:۵۴ ب.ظ توسط اشرفی  

بزرگانی که مجرد زندگی کردند

خیلی از بزرگان اخلاق ما مجرد زندگی کردند.
۱- میرزای جلوه در تهران تا آخر عمر مجرد زندگی کرد.
۲- مرحوم جهانگیرخان‌ قشقایی در اصفهان که حکیم و فیلسوف بود تا آخر عمر مجرد زیست.
۳- آخوند کاشی که برایش کرامتی قائل بودند.
۴- مرحوم آقا شیخ محمد حسن‌ طالقانی هم مجرد زندگی کرد.
تعلیم و تربیت، مرتضی مطهری، صفحه ۲۴۹، برداشت آزاد [اینجا]
شیخ مرتضی طالقانی ازدواج نکرد
شیخ عبدالجواد ادیب نیشابوری
سیدجلال آشتیانی جمع متناقضات بود
ملامحمد کاشی و میرزاجهانگیر
سید جمال‌الدین اسدآبادی
حکیم میرزا عباس دارابی
حکیم ملامحمد زنجانی هیدجی
علی اکبر دهخدا
ازدواج شهید مطهری
+نوشته شده در دوشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۹ ب.ظ توسط اشرفی  

عالمان تعقل می‌کنند

اگر کارخانه مواد خام نداشته باشد چگونه تولید کند؟ [۴۵]
انسان عاقل هم اگر علم نداشته باشد چگونه تعقل کند؟
مثلًا اگر ما مثل بوعلی‌سینا عقلی قوی داشته باشیم ولی تاریخ ندانیم، چگونه باید از تاریخ عبرت بگیریم؟ [۲۸۳]
تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، صفحه ۴۵ و ۲۸۳ برداشت آزاد
عقل و کمال عقل
عقل در اصول و فروع
از من ای باد صبا گوی به دانای فرنگ
چه نیازی به علم دین داریم؟
+نوشته شده در جمعه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۵:۳۲ ق.ظ توسط اشرفی  

ابن خلدون به دنبال صحت مضمون

ابن خلدون در مقدمۀ تاریخ خودش می‌گوید: مورّخین در نقل تاریخ، فقط دنبال صحّت سند هستند در صورتی که قبل از صحّت سند باید دنبال صحت مضمون باشند. که آیا این مطلب با منطق جور درمی‌آید؟ مثلا نوشته‌اند وقتی قوم موسی از دریا عبور کردند، دویست و پنجاه هزار نفر مرد جنگی از فرعونیان آن‌ها را تعقیب کردند. آیا عقلا چنین چیزی ممکن است؟
تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، صفحه ۳۹، برداشت آزاد [اینجا]
علما از دیدگاه فرانسیس بیکن
مشرعة بحارالانوار
+نوشته شده در جمعه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۴:۵۴ ق.ظ توسط اشرفی  

مشکل پیامبران با سنّت‌گرایی مردم

هر یک از پیامبران برای هدایت مردم با مشکلاتی مواجه بودند ولی تقلید از آباء و اجداد و گذشتگان، مشکلی بود که در میان همۀ اقوام وجود داشت که امروز به آن سنّت‌گرایی می‌گویند. حالا پیامبران باید عقل مردم را بیدار می‌کردند و می‌گفتند: آیا اگر پدرانتان‌ چیزی نمی‌فهمیدند، باز هم باید از آنها پیروی‌ کنید؟
تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، صفحه ۴۶، برداشت آزاد [اینجا]
ایمان حضرت خدیجه
طوطی نقل و شکر بودیم ما
چهارشنبه‌ سوری در بیان شهید مطهری
+نوشته شده در چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۲۱ ق.ظ توسط اشرفی  

عرفان جنید

جنید می‌گوید: عارف، عارف نیست مگر اینکه مثل زمین باشد تا همه‌ او را لگد کنند، مانند ابر باشد تا بر همه سایه اندازد و مانند باران باشد تا بر زمین حاصل‌خیز و بایر ببارد.
خوب است که انسان مثل ابر و باران باشد اما چرا مثل زمین باشد که او را لگدمال کنند؟ انسان باید شرافت و کرامت خود را حفظ کند.
تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، صفحه ۲۰۷، برداشت آزاد [اینجا]
ملامتیان
پوستین ابراهیم ادهم
+نوشته شده در جمعه ۲ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۶:۲۰ ق.ظ توسط اشرفی  

اعزام مبلّغ به ژاپن

از ژاپن تقاضای مبلّغ کردند. مرحوم آقاشیخ عبدالکریم به آقایی که واردتر از دیگران بود دستور داد به ژاپن برود. می‌گفت من قبول نکردم، تا در بلاد کفر نمیرم. در نتیجه از مصر عده‌ای رفتند و بیست هزار نفر، مسلمانِ سنّی تربیت کردند.
تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، صفحه ۱۵۳، برداشت آزاد [اینجا]
حرمت اقامت در بلاد کفر
و ما كان المؤمنون لينفروا كافّة
هم مباحث میرزای شیرازی
عقد مادرش را هم بخوان
+نوشته شده در یکشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۵ ق.ظ توسط اشرفی  

شما ناراحت نشوید

گفت من اخلاق بدی دارم؛ وقتی روزه می‏‌گيرم خيلی عصبانی می‌‏شوم و حال‏ خودم را نمی‏‌فهمم؛ ممكن است حرفی بزنم كه شما ناراحت شويد. گفتم‏ من بدترم؛ طوری عصبانی‏ می‌‏شوم كه بی‌‏اختيار بلند می‏‌شوم و توی سر کسی می‌‏زنم! فكری كرد و گفت پس هر دو مواظب باشيم و از اين كارها نکنیم.
تعلیم و تربیت، مرتضی مطهری، صفحه ۱۱۴، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۲۶ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۹:۶ ب.ظ توسط اشرفی  

انسان منفعت طلب

این‌که اغلب مادّیون می‏‌گويند انسان هر كاری را به نفع خودش انجام می‌دهد، درست نیست. چون ممكن است انسان به جايی برسد كه از نفع‏ رساندن به ديگران لذت ببرد و اين عين کمال است.
تعلیم و تربیت، مرتضی مطهری، صفحه ۱۰۳، برداشت آزاد
نکته: اگر انسان در عمق وجودش از کمال منفعت نمی‌دید باز هم کمال‌جو بود؟ مگر لذت منفعت نیست؟
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۱۴ ب.ظ توسط اشرفی  

زیبایی تناسب است

گفته ‏اند در خصايص روحی انسان هم اگر اين تناسب به كار برود يك نوع زيبايی به وجود می‏ آيد. مثلا نه آنچنان‏ درشتخو باشد كه ديگران برنجند و نه آنچنان نرمخو كه او را به تمسخر گيرند. وقتی كسی اين حالت را پيدا می ‏كند افراد ديگر او را دوست دارند به عقيدۀ اين دسته، اين ارادت پيدا كردن به آدمهای خوب، يك نوع‏ جمال پرستی است
تعلیم و تربیت، مرتضی مطهری، صفحه ۱۱۵، برداشت آزاد
طبله‌ها در پیش عطاران ببین
تناسب در شناخت پیامبر
کونوا لنا زینا
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۳:۳۷ ب.ظ توسط اشرفی  

گفتار نيك، پندار نيك‏، كردار نيك

صِرف توصيه كردن به اينكه اخلاق خوب داشته باشيد، معرّف يك مكتب اخلاقی‏ نمی‏‌تواند باشد و شايد مكرر گفته باشيم كه پوك‌ترين و بی‏ مغزترين حرف‌ها همين حرف منسوب به زردشت است كه می‌گويد: «گفتار نيك، پندار نيك‏، كردار نيك» آخر نيكی چه هست؟ مثل اين است که به يك خياطی بگويند چه مدل‏ لباس می‌دوزی؟ بگويد يك مدل خوب، ولی معلوم نباشد خوب او چگونه است.
مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت، صفحه ۱۹۸، برداشت آزاد‏
نکته: این در صورتی است که بگوییم در نظر زرتشت نیکی موضوعیت داشته اما اگر موضوعیت را روی پندار و گفتار و رفتار ببریم شاید قضیه همان باشد که زردشت می‌گوید.
رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً
آیا حیات عقیده و جهاد است؟
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۳:۳۱ ب.ظ توسط اشرفی  

نسبیت اخلاق

فرق است ميان  اخلاق و رفتار. اخلاق كه عبارت است از يك سلسله خصلت ها و سجايا و ملكات‏ اكتسابی كه بشر آنها را به عنوان اصول اخلاقی می ‏پذيرد. ولی رفتار عبارت است از پياده كردن‏ همان روحيات در خارج. در يك جا انسان بايد يك جور عكس ‏العمل نشان‏ بدهد، در جای ديگر جور ديگر، نه اينكه انسان در يك جا بايد يك جور باشد و در جای ديگر جور ديگر/تعلیم و تربیت، مرتضی مطهری، صفحه158 برداشت آزاد
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۳:۱۰ ب.ظ توسط اشرفی  

اثر ازدواج در اخلاق

در ميان غرایز شهوانی انسان، هر غريزه‏‌ای كه اشباع شود تأثيری در معنويت‏ انسان ندارد جز غريزه جنسی! علت اساسی اين است كه هر مقدار كه الفت زوجين به يكديگر بيشتر باشد يك قدم از خود فردی خارج شده‏‌اند. «خود» كمی كه بزرگتر شد رقيق‌تر می‏‌شود. مثل مايع غليظ كه وقتی آب داخلش كنند رقيق می‏‌شود و توسعه می‌‏يابد افرادی كه در تمام عمر به خاطر هدف‌های معنوی مجرد زندگی كرده و نخواسته‌‏اند زن و بچه داشته باشند كه مانع رسيدن آنها به معنويات شود، در همۀ آنها يك نوع نقص و لو به صورت يك خامی وجود داشته است. شجاعت را در خلوت شب نمی‏‌توان به دست آورد همان طور كه آثار خلوت‏ شب را در ميدان جنگ نمی‏‌توان كسب كرد. تا انسان ازدواج نکند، از او فرزندی پدید نیاید، فرزندش بیمار نشود و بیماری‌اش عواطف او را تحريك نكند، علاقمند شدن به سرنوشت‏ ديگران در او پديد نمی‌‏آيد.
تعلیم و تربیت، مرتضی مطهری، صفحه ۲۵۱، برداشت آزاد [اینجا]
من: و تا فرزند بزرگ نشود و نافرمانی نکند و انسان برای تربیت او به خدا پناه نبرد و به ذات حق التماس نکند، لذّت مناجات در او پدید نمی‌آید.

تا غمت پیش نیاید غم مردم نخوری
پیامبرانی که ازدواج نکردند
ازدواج شهید مطهری
تا نسوزد برنیاید بوی عود
آرزوی عدم


+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۳:۰ ب.ظ توسط اشرفی  

عادت طبیعت دوم است

روسو و کانت نظریه‌ای دارند که انسان را نباید به هیچ کاری عادت داد چون عادت مانع اعمال عقل و اراده و تشخیص است. در حدیث نبوی و صادقی هم این مطلب به شکل دیگری آمده است. مرحوم مطهری می‌فرمایند عادت طبیعت دوم انسان است. همانطور که برای تقویت عقل نباید طبیعتِ انسان را تضعیف کرد، عادت را هم نباید نفی کرد چون ما به وسیلۀ عادت کارهایمان را راحت‌تر انجام می‌دهیم بلکه باید در مقابل آن، نیروی عقل و اراده و تشخیص را تقویت کرد. به مرحوم آقاشیخ عبدالکریم حائری گفتند شما خودتان فرمودید شیخ و شیخه می‌توانند روزه نگیرند در عوض کفاره بدهند فرمودند رگ عوامی‌ام نمی‌گذارد.
تعلیم و تربیت، مرتضی مطهری، صفحه۸۱ برداشت آزاد
توجه به آگاهی در عادت
عادت دشمن اخلاق است
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۲:۳ ب.ظ توسط اشرفی  

قیافه زوجین

به گفتۀ علمای‏ جديد مثل ویل دورانت در كتاب «لذات فلسفه» علقۀ زوجين به يكديگر در اثر معاشرت و تماس زياد شدت پيدا می‏ كند و آن قدر اثر می ‏گذارد كه‏ كم ‏كم قيافه ‏های آنها شبيه هم می‏ شود. يعنی تدريجاً روح های آنها آن قدر با هم‏ انطباق پيدا می‏ كنند كه كم كم اجسام آن ها نيز با هم انطباق پيدا می‏ كنند و قيافه ‏ها به يكديگر شبيه می‏ شود.
تعلیم و تربیت، مرتضی مطهری، صفحه ۲۸۴، برداشت آزاد
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۲۶ ب.ظ توسط اشرفی  

پوستین ابراهیم ادهم

ابراهیم ادهم گفت: به پوستینم که نگاه می‌کردم، نفهمیدم شپش آن بیشتر است یا پشمش!
مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، صفحه ۲۰۶، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۲۸ ق.ظ توسط اشرفی  

علما از دیدگاه فرانسیس بیکن

بیکن می‏‌گويد: علما بر سه‏ دسته‏‌اند؛ دستۀ اوّل مانند مورچه از بيرون دانه می‌‏آورند و مرتّب‏ انبار می‏‌كنند. دستۀ دوّم مانند کرم ابریشم از لعاب خودشان می‌تنند و از درون خودشان درمی ‌آورند و عاقبت در درون پيلۀ خود خفه می‌شوند. دسته سوم علماء واقعی هستند. اين‌ها مانند زنبور عسل، گل‌ها را از خارج می‏‌مكند و عسل می‏‌سازند.
تعلیم و تربیت، مرتضی مطهری، صفحه282 برداشت آزاد
ابن خلدون به دنبال صحت مضمون
به خیلی استاد دیده ها هیچ اعتقاد ندارم
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۲۶ ق.ظ توسط اشرفی  

به خدا قاتل من دیده بینای من است

اگر فرخی یزدی می‏‌گويد: به خدا قاتل من دیدۀ بینای من است، منظورش اين نيست كه چه خوب بود من نمی‏‌فهميدم. بلكه می‌خواهد لازمۀ مطلب را بفهماند. می‌خواهد بگويد: من نقص‌ها، كاستی‌ها، دردها و كمبودهای جامعه را می‌بينم که همين‌ها قاتل من خواهد شد، و قاتلش هم شد، آخر او را كشتند. و اگر شما به همين آقای فرخی بگوييد: آيا ترجيح می‌‏دهی يك حالت بی‌‏تفاوتی و لَختی پيدا كنی؟ می‏‌گويد: نه!
تعلیم و تربیت، مرتضی مطهری، صفحه ۲۹۲، برداشت آزاد
فرخی یزدی شاعر لب دوخته
ای خواجه مكن تا بتوانی طلب علم
رهایم کن که من رنجور درد دانش خویشم
لال شوم کور شوم کر شوم
روح کوچک و روح بزرگ
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۲۲ ق.ظ توسط اشرفی  

تن پروری

تن پروری به مفهوم صحيح كلمه نه تنها مذموم نيست بلكه ممدوح است اما اگر كسی تمام همّش تقويت جسمش باشد، نقص كارش اين نيست كه‏ جسمش را تقويت كرده و مثلا نگذاشته دندانش خراب شود بلكه اين است كه‏ جنبه‏ های ديگر را مهمل گذاشته است. آن چيزی كه در مورد اين افراد بد است «حصر» است.
تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، صفحه ۶۴، برداشت آزاد
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۹:۵۳ ق.ظ توسط اشرفی  

تعيّن مآبی

دربارۀ يكی از امرای قديم خراسان می‏ گويند كه جبۀ خز خوبی پوشيده بود برای او قليانی آوردند قليان تكانی خورد و آتش آن روی جبۀ خزش افتاد برخلاف شأن خودش می ‏ديد كه لباسش را تكان دهد تا آتش بيفتد. فقط گفت «بچه‏ ها»! يعنی بياييد. تا آن ها آمدند، جبه و مقداری از تنش‏ سوخت. و حتی شنيديم اگر می‏ خواست بينی خود را پاك كند ديگری بايد دستمال جلوی‏ دماغش می‏ گرفت. پاورقی: قصه آن غلام معروف است كه دستمال را جلوی بينی ارباب گرفت، ارباب گفت چرا بيرون نمی آيد؟ گفت: ارباب! فينش را هم من بايد بكنم؟/ تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، صفحه416 برداشت آزاد
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۱۵ ق.ظ توسط اشرفی  

عالم کم عقل

بعضی از عالم ‏‏‏‏ها، كم تر از آن چه كه عالمند عاقلند. برای اين كه هر چه را از هر جا ديدند جمع می‏ كنند و همه را هم پس می‏ دهند بدون اين كه فكر كنند كه اين با واقع جور در می‏آيد يا نمی‏ آيد. با اينكه ما در روايات‏ خودمان داريم راوی بايد نقاد باشد و هر چه را كه می ‏شنود روايت نكند./تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، صفحه39 برداشت آزاد
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۳:۵۷ ق.ظ توسط اشرفی  

شباهت مغز و معده

مغز انسان درست حالت معدۀ انسان را دارد. معدۀ انسان بايد غذا را از بيرون به اندازه بگيرد و با ترشحاتی كه خودش روی غذا می‌‏ريزد، آن را به‏ اصطلاح بسازد. و بايد معده اينقدر آزادی و جای خالی داشته باشد كه به آسانی بتواند غذا را زير و رو كند. اسيدها و شيره‏‌هايی را كه بايد ترشح نمايد و بسازد. ولی معده‌ای كه مرتّب بر آن‏ غذا تحميل می‏‌كنند و تا آنجا كه جا دارد به آن غذا می‌‏دهند، ديگر فراغت، فرصت و امكان برايش پيدا نمی‌شود كه اين غذا را درست حركت بدهد و بسازد. آن وقت می‌‏بينيد اعمال گوارشی اختلال پيدا می‌كند و عمل جذب هم در روده‏‌ها درست انجام نمی‏‌گيرد. مغز انسان هم قطعا همين‏ جور است. در تعليم و تربيت بايد مجال فكر كردن به دانش آموز داده شود و او به فكر كردن ترغيب گردد.
تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، صفحه ۲۲، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۳:۵۰ ق.ظ توسط اشرفی  

به خیلی استاد دیده‌ها هیچ اعتقاد ندارم

در ميان علما افرادی كه خيلی استاد ديده‏‌اند، من به اين‌ها هيچ اعتقاد ندارم. به همين دليل اعتقاد ندارم كه خيلی استاد ديده‏‌اند، همان كه‏ برايشان باعث افتخار است. مثلا می‏‌گويند: فلانی سی سال به درس‏ مرحوم نائينی رفته! يا بيست و پنج سال متوالی درس آقا ضياء را ديده! عالمی كه سی سال درس اين استاد و آن‏ استاد را ديده، او ديگر مجال فكر كردن برای خودش باقی نگذاشته، دائما می‏ گرفته، تمام نيرويش صرف گرفتن شده، ديگر چيزی نمانده برای آنكه با نيروی خودش به مطلبی برسد.
تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، صفحه ۲۲، برداشت آزاد [اینجا]
کتاب خوب را ده بار بخوانید
هجده ساعت مطالعه مرحوم علامه طباطبایی
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۳:۳۸ ق.ظ توسط اشرفی  

ای خواجه مكن تا بتوانی طلب علم

عبید زاکانی با اینکه مرد عالمی بود اما در عمل زد به در مسخرگی و گفت:
ای خواجه مكن تا بتوانی طلب علم/ كاندر طلب راتب يك‌روزه‏ بمانی
رو مسخرگی پيشه كن و مطربی آموز/ تا داد خود از كِهتر و مِهتر [کوجک و بزرک] بستانی
تعلیم و تربیت در اسلام، مطهری مرتضی، صفحه ۲۹۸، برداشت آزاد [اینجا]
رهایم کن که من رنجور درد دانش خویشم
به خدا قاتل من دیده بینای من است
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۲۴ ق.ظ توسط اشرفی  

تربيت خرس مابانه

راسل در كتاب «زناشوئی و اخلاق»، تربيت‌های مبنی بر ترس و ارعاب را به «تربيت های خرس مابانه» تعبير می‏‌كند و می‏‌گويد: حس گناه، پشيمانی و ترس نبايد بر حيات كودك مستولی شود. كودكان بايد شاد، خندان و خوشبخت باشند و نبايد از شناخت امور طبيعی‏ رویگردان شوند. چه بسا كه تربيت را مانند تعليم خرس‌ها در سيرك شمرده‏‌اند. برای این‌که به آنها رقص بیاموزند، آن ها را روی يك صفحه آهنين‏ داغی می‏‌گذارند و برايشان فلوت می‏‌زنند، آنها هم می‏‌رقصند، زيرا اگر دائما بايستند كف پايشان می‏‌سوزد.
تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضی مطهری، صفحه ۵۹، برداشت آزاد [اینجا]
اصل 10/90
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۳ ق.ظ توسط اشرفی