نکات

مشورت می‌رفت در ایجاد خلق

مشورت می‌رفت در ایجاد خلق/جانشان در بحر قدرت تا به حلق
چون ملایک مانع آن می‌شدند/بر ملایک خفیه خُنبک می‌زدند [اینجا]
تأثیر مشورت
مشورت انوشیروان
انّی جاعل فی الارض خلیفة
مشورت احمد خضرویه با همسرش
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۵:۱۴ ق.ظ توسط اشرفی  

انّی جاعل فی الارض خلیفة

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ (بقرة ۳۰)
تأثیر مشورت
مشورت انوشیروان
مشورت می‌رفت در ایجاد خلق
مشورت احمد خضرویه با همسرش
+نوشته شده در یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۷:۷ ب.ظ توسط اشرفی  

مشورت احمد خضرویه با همسرش

يحيی ‌بن معاذ رازی قصد بلخ داشت. احمد خضرویه خواست او را دعوت کند. با فاطمه که عیال خویش بود مشورت کرد. فاطمه گفت چندين گاو و گوسفند و الاغ بکشد. احمد گفت کشتن الاغ چرا؟ گفت چون کريمی به مهمانی آيد بايد که سگان محله را هم نصيبی بود.
تذکرةالأولیاء، عطار نیشابوری، صفحه ۲۸۳، برداشت آزاد
تأثیر مشورت
مشورت انوشیروان
انّی جاعل فی الارض خلیفة
مشورت می‌رفت در ایجاد خلق
+نوشته شده در سه شنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۵ ساعت ۶:۵۹ ب.ظ توسط اشرفی  

مشورت انوشیروان

انوشیروان افرادی را به عنوان مشورت دعوت کرد. نظر خودش را گفت و نظر دیگران را خواست. همه گفتند هر چه شما بگویید درست است. یکی ار آن‌ها خیال کرد واقعاً جلسه مشورت است. اجازه گرفت و نظر خودش را گفت و به نظر انوشیروان انتقاد کرد. انوشیروان برآشفت و دستور داد مجازاتش کنند. قلمدان‌هایی را که آن‌جا بود آنقدر به سرش زدند تا مرد.
گفتارهای معنوی، مرتضی مطهری، صفحه ۲۶، برداشت آزاد
تأثیر مشورت
مشورت انوشیروان
قانون مستشارالدوله
ملاقات دکتر صدیقی با شاه
انّی جاعل فی الارض خلیفة
مشورت احمد خضرویه با همسرش
+نوشته شده در شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۹:۴۷ ب.ظ توسط اشرفی  

ایمان علی(ع) به محمد(ص)

علی پیش از بعثت طفلی شش هفت ساله بود؛ پیامبر او را با خود به غار حرا می‌برد. هشت یا ده ساله بود که شبی وارد اتاق پدر و مادرش شد محمد و خدیجه! دید دارند به خاک می‌افتند و می‌نشینند برمی‌خیزند و زیر لب چیزی می‌گویند و هیچ کدام به او توجهی ندارند پرسید چه می‌کنید؟ پیغمبر گفت نماز می‌خوانیم من مأمور شده‌ام تا مردم را به یکتایی الله و رسالت خویش بخوانم. ای علی تو را نیز بدان می‌خوانم. گفت اجازه دهید با پدرم ابوطالب در میان بگذارم. تا سحرگاه اندیشد و صبح با لحن شیرین و منطق استوار گفت دیشب فکر کردم دیدم خدا در آفرینش من با پدرم ابوطالب مشورت نکرد؛ چرا من در پرستش او از پدرم نظر بخواهم؟ می‌پذیرم!
فاطمه فاطمه است، دکتر علی شریعتی، صفحه ۹۸، برداشت آزاد
کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود
+نوشته شده در شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۱۹ ب.ظ توسط اشرفی