نکات

من‌ كه ‌به‌ بوی‌ شبدری‌ در چمن ‌هوس ‌شدم

شیخ بهائی فرمود: خدا پدرم را رحمت کند اگر از لبنان به ایران نیامده بود و من با پادشاهان درنیامیخته بودم چه بسا از زاهدترین مردم بودم. با اهل دنیا درآمیختم به صفات ناپسندشان متصف شدم.
من‌ كه ‌به‌ بوی‌ شبدری‌ در چمن ‌هوس ‌شدم
برگ‌ گلی‌ نچیدم‌ و زخمی‌ خار و خس ‌شدم‌
مرغ‌ بهشت ‌بودم ‌و قهقهه ‌بر فرشته‌‌ زن‌
در پی‌ صید پشه‌ای‌ هم‌تك ‌خرمگس ‌شدم‌ [اینجا]
وَ قَالَ عَلِیٌ عَلَیْهِ السَّلَامُ
أَقِیلُوا ذَوِی الْمُرُوءَاتِ عَثَرَاتِهِمْ، فَمَا یَعْثُرُ مِنْهُمْ عَاثِرٌ إِلاَّ وَ یَدُاللَّهِ بِیَدِهِ یَرْفَعُهُ [اینجا]
هندوانۀ ابوجهل


برچسب‌ها: پادکست

+نوشته شده در شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۲:۳۰ ق.ظ توسط اشرفی  

از دیار عرب به ‎دیار عجم

اگر پدرم که خدای رحمتش کند، از دیار عرب به ‎دیار عجم نمی‌آمد و با شاهان در نمی‌آمیخت، من از پرهیزگارترین مردمان بودم. اما اکنون که با اهل دنیا درآمیختم و اخلاق ناپسندشان را کسب کردم، به صفات ناپسندشان متصف شدم.
شیخ بهایی، کشکول، دفتر اول، قسمت دوم، بخش پنجم، عبارت ۱۲۹، برداشت آزاد [اینجا]
من‌ كه ‌به‌ بوی‌ شبدری‌ در چمن ‌هوس ‌شدم
+نوشته شده در سه شنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۹:۲۹ ب.ظ توسط اشرفی  

آدمیزاده طرفه معجونی است

آدمیزاده طرفه معجونی است/کز فرشته سرشته و ز حیوان
گر کند میل این بود کم از این/ور کند میل آن شود به از آن [شیخ بهایی]
شاید دلیل "کم از این" و "به از آن" این باشد که انسان سرمایه‌ای را از دست داده؛ بخلاف حیوان! یا تلاشی کرده؛ بخلاف فرشتگان!
ثواب غسل و مقام فرشتگان
+نوشته شده در یکشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۵:۴۴ ب.ظ توسط اشرفی  

جد تو آدم بهشتش جای بود

جد تو آدم بهشتش جای بود/ قدسیان کردند پیش او سجود
یک گنه ناکرده گفتندش تمام/ مذنبی، مذنب؛ برو بیرون خرام!
تو طمع داری که با چندین گناه/ داخل جنت شوی ای روسیاه!
[شیخ بهایی]
+نوشته شده در دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۹ ب.ظ توسط اشرفی  

شعر یزید در دیوان شیخ بهایی

مضی فی غفلة عمری، کذلک یذهب الباقی
ادر کأسا و ناولها الا یا ایها الساقی [شیخ بهایی]
الا تهرانیا انصاف می‌کن
شعر یزید در دیوان حافظ
+نوشته شده در جمعه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۶:۴۹ ب.ظ توسط اشرفی  

قم واطربنی باشعار العجم

قم واطربنی باشعار العجم/كی تریح الروح من هون الهجم
وابتدء منها ببیت مثنوی/من حكیم المولوی المعنوی
بشنو از نی چون حكایت می‌كند/از جدایی‌ها شكایت می‌كند
بشنو این نی چون شکایت می‌کند
+نوشته شده در یکشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۰ ساعت ۶:۲۶ ب.ظ توسط اشرفی  

علم رسمی سر به سر قیل است و قال

علم رسمی سر به سر قیل است و قال/ نی از او کیفیتی حاصل نه حال
طبع را افسردگی بخشد مدام/مولوی باور ندارد این کلام
کُلُّ مَنْ لَمْ یَعشَقِ الْوَجْهَ الْحَسَن/ قَرِّبِ الْجُلَّ اِلَیْهِ وَ الرَّسَن
یعنی آن کس را که نبود عشق یار/بهر او پالان و افساری بیار...
علم نبود غیر علم عاشقی/مابقی تلبیس ابلیس شقی...
دل منور کن به انوار جلی/چند باشی کاسه لیس بوعلی؟ [شیخ بهایی]
اشعار مولوی در آتش تنور
تا به دریا سیر اسب و زین بود
مرحوم قاضی به دروس حوزه عنایت نداشت
آرند که واعظی سخنور
رفع ظلمات درسی
چند و چند از حکمت یونانیان؟
علم بنای آخور
حافظ عارف به بوعلی فیلسوف
اشتر و گاو و قچی در پیش راه
+نوشته شده در یکشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۰ ساعت ۱:۱۵ ب.ظ توسط اشرفی  

تمرکز شیخ بهایی

نقش تمرکز فکر در کار، همان نقش اهرم در فیزیک است که قوا را در نفطه‌ای متمرکز می‌کند آنگاه با یک فشار مناسب جسم سنگین را بلند می‌کند. شیخ بهایی می‌گوید: من در مذاکره بر همۀ دانشمندان ذیفنون پیروز شدم امّا هر وقت با متخصص یک فن بحث کردم مغلوب شدم!
رمز پیروزی مردان بزرگ، جعفر سبحانی، صفحه ۹، برداشت آزاد
آیا علمای بزرگ شعرای بزرگی نبودند؟
انتقاد صاحب جواهر به میرداماد
عالمان مالدار
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۳:۶ ق.ظ توسط اشرفی