به دکتر علی شریعتی گفتند: مریدانت با کفش به حسینۀ ارشاد میآیند. گفت من عرضه داشتم اینها را از خیابان به حسینه آوردم؛ شما هم عرضه داشته باشید کفشهایشان را در آورید.
+نوشته شده در شنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۱۱ ق.ظ توسط اشرفی
و تو ای علی! چگونه عاشقان خویش را در خواری رها میکنی!؟ تو ستم را بر یک زن یهودی که در ذمّه حکومتت میزیست تاب نیاوردی، و اکنون مسلمانان را در ذمه یهود ببین! و ببین که بر آنان چه میگذرد! ای صاحب آن بازو! که یک ضربهاش از عبادت جن و انس برتر است؛ ضربهای دیگر!
دکترعلی شریعتی، سفر حج، دقیقه ۰۳:۳۳، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در سه شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۴ ق.ظ توسط اشرفی
آقاجان! اکنون که نزدیک طلوع دوشنبه است و دو سه ساعتی به حرکت، پس از نماز صبح که محتاج و مصر از او خواستم تا دربارۀ این سفرم با من حرف بزند و حرفش را بزند، بالای صفحه نوشته بودند: بد! تکان خوردم، آیه را خواندم و از شوق گریستم.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ..
دکترعلی شریعتی، آخرین نامه به پدر، برداشت آزاد [
اینجا]
نماز دکتر شریعتی
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱:۵۱ ب.ظ توسط اشرفی
ماسینیون، اسلامشناس فرانسوی، استاد
هانری کُربَن بود. روزی در کلاس درس یک نسخه از کتاب حکمة الاشراق سهروردی را برای مطالعه به کربن داد. مطالعه این کتاب چنان شوری در کُربَن ایجاد کرد که حیات فکری آینده او را تحت تأثیر خود قرار داد و او را متوجه شرق کرد. [
اینجا]
شرط خواندن حکمة الاشراق
+نوشته شده در یکشنبه ۸ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۶ ق.ظ توسط اشرفی
دکترعلی شریعتی از دانشجویان لویی ماسینیون در دانشگاه سوربن پاریس بود. [
اینجا]
شریعتی در کتاب هبوط در کویر میگوید: آه اگر در زندگی ماسینیون را نمیشناختم! [
اینجا]
لویی ماسینیون کتاب حکمة الاشراق را برای مطالعه به هانری کربن داد [
اینجا]
ماسینیون از شاه اجازه گرفت تا با دکتر صَدیقی در زندان ملاقات کند. [
اینجا]
دکتر صدیقی نخست وزیر مصدق بود. [
اینجا]
آرزوی شفاعت مولوی
+نوشته شده در دوشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۵ ب.ظ توسط اشرفی
من به خوبی به یاد دارم در سال ۱۳۵۶ که ما در لندن بودیم، خرداد همان سال مرحوم دکتر شریعتی به انگلستان آمد و ناگهان خبر مرگ او به ما رسید که من آنجا رفتم و بازگشتیم و مراسم با شکوهی برای مرحوم شریعتی در لندن برگزار شد هم به صورت مراسم ترحیم و هم تشییع جنازه خیابانی و البته جنازه در تابوت نبود برای اینکه میترسیدند مبادا مأموران رژیم او را بدزدند. جنازه را به جای دیگری برده بودند و از همانجا هم به سوریه منتقل کردند اما یک کافین، یک تابوت خالی بود که در خیابان میرفت و مردم هم دنبال آن میرفتند.
سروش، نقش والدین در انتقال مفاهیم مذهبی به فرزندان، دقیقه ۰۳، برداشت آزاد [
اینجا]
هلیکوپتر آیت الله خامنهای
+نوشته شده در شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۳۲ ب.ظ توسط اشرفی
یاد کردن از مرحوم خانم پوران شریعت رضوی، همسر دکتر علی شریعتی، یاد کردن از یک خانوادهای است که در انقلاب و در فضای روشنفکری دینی و غیر دینی ایران، سهم بسیاری داشتند و جایز است بلکه واجب است که از آنها یادی برود. همیشه در پشت مردان موفّق زنانی بودهاند که بار آنها را به دوش میکشیدند. همسر دکتر شریعتی هم همینطور بود. حتّی تحصیلات رسمی او از شوهرش بهتر بود. دکتری ادبیات از دانشگاه سوربن داشت و اگر مجالی مییافت احتمالا امروز نام او در عِداد نویسندگان میآمد اما فداکاری کرد. چهار فرزند داشت، دربهدری کشید، همراه همسرش در فرانسه بود که در آنجا هم شریعتی چنانکه خودش هم اعتراف میکرد نه شوهر خوبی بود نه پدر خوبی! به بچه ها نمیرسید، به خانه نمیرسید، یک آدم آوارۀ سرگردان شاعرمسلک اگزیستانسیالیسم بود. مسلماً اگر چنین همسری نبود مجموعه آثار شریعتی به سی و چند جلد نمیرسید. البته شوهر او هم متاسفانه زندگی شیرینی نداشت. تا وقتی که خارج از کشور بود که با مبارزان الجزایری همراه بود. به ایران آمد دست و پنجه با حکومت نرم میکرد. حسینیه ارشاد را زنده و بیدار نگه داشت به زندان انفرادی ۱۸ ماهه رفت و شکنجه شد. بعد هم که از زندان بیرون آمد و به خارج کشور آمد، به فاصلۀ اندکی از دنیا رفت و آوار زندگی بر سر این زن ریخت. تا اینکه بچهها کمکم بزرگتر شدند و بالاخره هر کدام به سویی رفتند. از بد روزگار فرزندان هم غیر از دختر آخر در فرانسه بودند و خانم از دیدار آنها برخوردار نبود تا بالاخره روزگار به این سو چرخید. شاید هم با کولهباری از غم به زیر خاک رفت.
درود و رضوان خدا بر او باد.
سروش، چهلمین سال انقلاب اسلامی، دقیقه ۰۱، برداشت آزاد [
اینجا]
نماز رهبر انقلاب بر پیکر همسر شهید مطهری
+نوشته شده در جمعه ۱۰ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۴۶ ق.ظ توسط اشرفی
هنگامی که مرحوم شریعتی از تدریس در دانشگاه مشهد محروم شد و در وزارت علوم تهران به کار اداری وادار! این متن هجده صفحهای را نوشت و از مشهد خداحافظی کرد.
خداحافظ شهر شهادت، دکتر شریعتی، صفحه ۲، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۵۰ ب.ظ توسط اشرفی
یکی از والدین میگفت مدتی است تمایلات مذهبی فرزندم ضعیف شده و به کلی مذهب را کنار گذاشته است. پرسیدم از چند روز پیش؟ گفت: حدود بیست روز؛ گفتم باز هم او! برای اینکه شما بیست سال است که مذهب را کنار گذاشتی و کسی متوجه نشده است! مگر ملاک چیست؟ شما پولزده شدی و با پول از بین رفتی؛ اما او با فکر از بین رفت. کدام یک از شما بیشتر فاصله گرفتید؟ [
اینجا]
من: اولاً ؛ در اینجا مقایسه بین پدر و فرزند اشتباه است که بگوییم باز هم او!
ثانیاً؛ پدر که پولزده شد فقط بخشی از اخلاقش را از دست داد اما فرزند عقایدش را!
حالا بفرمایید کدامیک بیشتر فاصله گرفتهاند.
چرا سخن سلف نافع تر است؟
+نوشته شده در جمعه ۱۹ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۴:۶ ق.ظ توسط اشرفی
خانه دکتر علی شریعتی در سال ۱۳۷۶ توسط شهرداری از خانواده وی خریداری شد و در اسفندماه سال ۱۳۸۵ تحت عنوان "خانهموزه دکتر شریعتی" افتتاح شد که از ساعت ۹ الی ۱۷ قابل بازدید است.
نشانی: خیابان جمالزاده شمالی، نرسیده به خیابان فاطمی، کوچه نادر، شماره ۱۰ [
اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۲:۴۶ ب.ظ توسط اشرفی
ذبح گوسفند، بجای اسماعیل، قربانی است اما ذبح گوسفند به عنوان گوسفند، قصابی است.
دکتر علی شریعتی، ابراهیم در کشاکش یک انتخاب، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱:۵۳ ب.ظ توسط اشرفی
در مذاهب دیگر میتوان تعبیر انحراف را به کار برد چون بعضی از عناصر آن وجود دارد و بعضی فراموش شده است اما در اسلام تعبیر دقیق آن سخن امام علی(ع) است که میفرمایند: لُبِسَ الْإِسْلَامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً اسلام را همچون پوستينِ وارونه میپوشند.
دکتر شریعتی، انتظار مذهب اعتراض، صفحه ۳، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۱۹ ب.ظ توسط اشرفی
در قبایل عرب همواره جنگ بود اما مكّه زمین حرام بود و چهار ماه رجب، ذیالقعده، ذیالحجه و محرم، زمان حرام! دو قبیله كه با هم میجنگیدند، تا وارد ماه حرام میشدند، جنگ را موقتاً تعطیل میكردند، اما بر قبۀ خیمۀ فرماندۀ قبیله، پرچم سرخی برمیافراشتند تا همه بدانند كه جنگ پایان نیافته است. اکنون بر قبۀ آرامگاه حسین، پرچم سرخی در اهتزاز است. بگذار این سالهای حرام بگذرد!
دکتر شریعتی، حسین وارث آدم، صفحه ۵۰، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۸:۱۴ ب.ظ توسط اشرفی
این که حسین(ع) همه عزیزانش را در خون میبیند و فریاد میزند: آیا کسی هست مرا یاری کند، مگر نمیداند کسی نیست؟ این سؤال از تاریخ فردای بشری است.
دکتر شریعتی، حسین وارث آدم، [
اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۲:۴ ب.ظ توسط اشرفی
محرّم که شروع می شود دلم می گیرد. بیشتر برای آنچه بشریّت در آن روز از دست داد. همه آنهایی که رو در روی امام(ع) صف کشیدند، خوب می دانستند که با چه کسی در ستیزند. وقتی کسی با اذعان به حقانیتِ طرف مقابل با او می جنگد و سفاکانه خونش را می ریزد و خاندانش را به اسارت می گیرد بدون شک ابتدا انسانیّت را در خود کشته است./دکتر شریعتی
فرق مارقین با قاسطین
+نوشته شده در یکشنبه ۵ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱:۵۱ ب.ظ توسط اشرفی
دکتر علی شریعتی را از مخالفین بزرگ محمدباقر مجلسی دانسته اند. البته وصی تام الاختیار شریعتی محمدرضا حکیمی پس از مرگ او ادعا کرد من به شریعتی قسمت هایی از بحارالانوار را نشان دادم و دیدگاه شریعتی نسبت به بحارالانوار و علامه مجلسی تغییر کرد و از من خواست کتبش را ویرایش کنم. او بیش از یکصد عنوان کتاب نوشت که یک عنوان آن ۱۱۰ جلد کتاب بحارالانوار است. [
اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۹:۵۸ ق.ظ توسط اشرفی
دکتر علی شریعتی کتابی دارد به نام آری اینچنین است برادر؛ علی تهرانی در سال ۱۳۵۹ كتابچهای نوشت با عنوان آری این چنین شد برادر! که شرحی است از سالهای پس از انقلاب، و این از سر ارادتی بود كه به شریعتی داشت. [اینجا]
بخوانند و داوری کنند
+نوشته شده در جمعه ۲۶ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۳:۱۹ ب.ظ توسط اشرفی