نکات

کنایه معاویه به عدی بن حاتم

عدی بن حاتم سه پسر داشت به‌نام‌های طریف، طرفه و طارف؛ که هر سه در رکاب علی(ع) شهید شدند. معاویه در برخوردی با عدی بن حاتم، می‌خواست او را علیه‌ علی(ع) تحریک کند، به عدی گفت: این الطرفات‌؟ طریف و طرفه و طارف چه شدند؟ عدی گفت: همه‌ در صفین کشته شدند. معاویه گفت: علی در بارۀ تو بی انصافی کرد، بچه‌های خودش حسن و حسین را کنار کشید و بچه‌های تو را جلو انداخت و به کشتن داد. عدی گفت من در بارۀ علی بی‌انصافی کردم؛ اگر انصاف می‌دادم، نباید الان علی زیر خاک باشد و من زنده‌ باشم. معاویه که دید تیرش به سنگ خورده است، گفت: دلم‌ می‌خواهد برایم از علی بگویی! عدی، علی(ع) را بسیار مفصل توصیف کرد. می‌گوید دیدم اشک‌های‌ نجس معاویه روی ریشش جاری شد. بسیار اشک ریخت، بعد با آستین‌ خود اشک‌هایش را پاک کرد و گفت : هیهات که روزگار عقیم است تا مردی مثل علی بیاورد.
مرتضی مطهری، گفتارهای معنوی، صفحه ۶۳، برداشت آزاد [اینجا]
کنایه معاویه به عقیل
+نوشته شده در سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۷:۴۱ ب.ظ توسط اشرفی  

زهد خواجه ربیع

در میان‌ اصحاب امیرالمؤمنین، مردی به‌ نام ربیع بن خُثَیم را داریم. همین خواجه ربیع‌ معروف که قبری منسوب به او در مشهد است. حالا این، قبر او هست یا نه‌، من یقین ندارم و اطلاعم در این زمینه کافی نیست ولی در این‌که او را یکی‌ از زهاد ثمانیه دنیای اسلام می‌شمارند، شکی‌ نیست. ربیع بن خثیم این‌قدر کارش به زهد و عبادت کشیده بود که در دوران آخر عمرش قبر خود را کنده بود و گاهی در آن می‌خوابید و خود را موعظه می‌کرد. تنها جمله‌ای که غیر از ذکر و دعا از او شنیدند، وقتی بود که اطلاع پیدا کرد مردم حسین بن علی‌ را شهید کرده‌اند، می‌گویند چند کلمه اظهار تأسف کرد و بعدها استغفار کرد که چرا چند کلمه غیرذکر به زبان آوردم.
مرتضی مطهری، گفتارهای معنوی، صفحه ۵۷، برداشت آزاد [اینجا]
رکوع ربیع بن خثیم
فرشته بر سر سوزن
افراط و تفریط جاهل
زهد خیالی
+نوشته شده در دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۷:۲۴ ب.ظ توسط اشرفی  

آدم نازک نارنجی انسان نیست

به بدنی که این‌همه لذّت معصیت را چشیده است، رنج طاعت را بچشانید. از نازک نارنجی بودن بیرون بیایید. با نازک نارنجیگری آدم بندۀ خدا نمی‌شود، اصلًا انسان نمی‌شود. آدم نازک نارنجی انسان نیست. روزه می‌گیرید، سخت است؛ مخصوصاً چون سخت است بگیرید. شب می‌خواهید تا صبح احیا بگیرید، سخت است؛ مخصوصاً چون سخت است بگیرید. یک مدتی هم به خود رنج و سختی بدهید و خود را تأدیب کنید.
مرتضی مطهری، گفتارهای معنوی، صفحه ۱۴۳، برداشت آزاد [اینجا]
روزۀ آسان
ناز پروردِ تنعّم نبرد راه به دوست
بودجه بندی درآمد ماهانه
تربیت کودک فرضی روسو
+نوشته شده در پنجشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۴:۴۷ ق.ظ توسط اشرفی  

مشورت انوشیروان

انوشیروان افرادی را به عنوان مشورت دعوت کرد. نظر خودش را گفت و نظر دیگران را خواست. همه گفتند هر چه شما بگویید درست است. یکی ار آن‌ها خیال کرد واقعاً جلسه مشورت است. اجازه گرفت و نظر خودش را گفت و به نظر انوشیروان انتقاد کرد. انوشیروان برآشفت و دستور داد مجازاتش کنند. قلمدان‌هایی را که آن‌جا بود آنقدر به سرش زدند تا مرد.
گفتارهای معنوی، مرتضی مطهری، صفحه ۲۶، برداشت آزاد
تأثیر مشورت
مشورت انوشیروان
قانون مستشارالدوله
ملاقات دکتر صدیقی با شاه
انّی جاعل فی الارض خلیفة
مشورت احمد خضرویه با همسرش
+نوشته شده در شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۹:۴۷ ب.ظ توسط اشرفی  

شرط توفیق توبه

اگر عناصر مقدس‏ وجود انسان به‏ كلی از كار بيفتد، ديگر انسان توفيق توبه پيدا نمی ‏كند ولی‏ همان طوری كه در يك كشور آن ‏وقت انقلاب می ‏شود كه عده ‏ای ولو كم، عناصر پاك در ميان مردم آن كشور باقی مانده باشند ، در وجود انسان هم اگر عناصر مقدس و پاكی فی الجمله باقی باشند، انسان توفيق توبه پيدا می‏كند حالا اگر خدا را بشناسد به سوی خدا توبه می‏كند و اگر خدا را نشناسد، حالت ديگری مثل جنون و ديوانگی پيدا می‏كند.
گفتارهای معنوی، مرتضی مطهری، صفحه ۱۱۶، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۳:۴ ب.ظ توسط اشرفی  

اشباع غرائز اطفال

تمام قوايی كه در وجود انسان است حكمت و مصلحتی‏ دارند، ما بايد اين غرائز را در حد احتياج طبيعی اشباع كنيم. مقداری انرژی در وجود كودك ذخيره است كه فقط به‌وسيله بازی دفع می‌‏شود، حالا انسان نمی‏‌گذارد بچه پنج ـ شش ساله برود با بچه‏‏‌ها بازی كند، هر مجلسی كه خودش‏ می‏‌رود بچه را هم می‏‌برد برای اينكه تربيت شود. جلوی خنده او را می‏‌گيرد، جلوی خوراك او را می‏‌گيرد. بچه بزرگ می‌‏شود در حالی كه احتياجات طبيعی‏ وجودش بر آورده نشده است، تا در سنين بيست و چند سالگی اين قوای ذخيره شده، اين شهوت‏‌ها و تمايلات اشباع نشده يك‏‌مرتبه زنجير پاره می‏‌كند. چرا ؟ برای اينكه‏ شما به بهانه مقامات عاليه روح، ساير غرائز او را سركوب كرده‌‏ايد. توبه عکس این حالت است.
گفتارهای معنوی، مرتضی مطهری، صفحه ۱۱۱، برداشت آزاد
ایده‏‏‌آلیسم بیشتر از رئالیسم قربانی می‏‌شود
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۳:۳ ب.ظ توسط اشرفی  

توبه تغییر مسیر انسان علیه خود است

جمادات در مسیر حرکت اين استعداد را ندارند كه از درونِ خودشان، تغییر جهت بدهند. مثل سنگی‏ كه از ارتفاع رها می‏‌شود. ولی موجودات زنده از قبيل‏ نباتات و حيوانات اين استعداد را دارند. مثلا يك گوسفند همين‏‌قدر كه مواجه می‏‌شود با يك مشكل، فوراً مسير خودش را تغيير می‏‌دهد. ريشه يك درخت اگر به صخره‌‏ای برخورد كند، حالا رسيده يا نرسيده، مسيرش را عوض می‏‌كند. انسان هم تا اين حدود مثل گياه و حيوان است. توبه برای انسان تغيير مسير دادن است اما نه تغيير مسير دادن ساده؛ بلکه از درون خودش بر عليه ‏خودش قيام می‏‌كند که اين حالت در حيوان و نبات وجود ندارد.
گفتارهای معنوی، مرتضی مطهری، صفحه ۱۰۹، برداشت آزاد
اول ابلیسی مرا استاد بود
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۳:۱ ب.ظ توسط اشرفی  

انسان یک شخص مرکب است

انسان يك شخص است اما يك شخص مركب است نه بسيط، يعنی ما كه‏ اينجا نشسته‏‏‌ايم، يك جماد، يك گياه، يك حيوان شهوانی، يك درنده، يك شيطان و يك فرشته هم اينجا نشسته است. گاهی آن حيوان شهوانی زمام امور را به دست می‏‌گيرد و به آن درنده و شيطان و فرشته مجال نمی‏‌دهد. توبه يعنی مقامات عالی وجود انسان عليه مقامات‏ دانی وجود او انقلاب می‏‏‌كنند.
گفتارهای معنوی، مرتضی مطهری، صفحه ۱۱۱، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۳:۱ ب.ظ توسط اشرفی  

ماهیت توبه

يكی از استعدادهای عالی در انسان، همين مسئله توبه است. توبه از مقوله لفظ نيست. توبه يك حالت‏ روانی و روحی و بلكه يك انقلاب روحی در انسان است كه لفظ استغفرالله‏ ربی و اتوب اليه بيان اين حالت است، نه خود حالت. مثل بسياری از چيزهای ديگر كه در آن‏ها لفظ، خودش آن حقيقت نيست بلكه مبين آن‏ حقيقت است. ما اگر روزی يك‏ بار توبه واقعی بكنيم مسلماً مراحل و منازلی از قرب به پروردگار را تحصيل می‏‏كنيم.
گفتارهای معنوی، مرتضی مطهری، صفحه ۱۰۸، برداشت آزاد
چرا قلب ما تکان نمی‌خورد؟
به گرد دل همی‌گردی
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۳:۰ ب.ظ توسط اشرفی  

توبه اولین منزل سلوک است

برای ما كه قدمی به آن سو بر نداشته ‏ايم، بحث درباره منازل عالی سالكان سودی ندارد. ما اگر مرد عمل باشيم بايد ببنيم اولين منزل قرب و سلوك بسوی پروردگار كدام‏ منزل است، كدام مرحله است و ما عبوديت و عبادت خودمان را از كجا شروع كنيم؟ اولين منزل سلوك به خداوند، منزل توبه است.
گفتارهای معنوی، مرتضی مطهری، صفحه ۱۰۸، برداشت آزاد
معنای سیر و سلوک
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۲:۵۹ ب.ظ توسط اشرفی  

توبه عکس‏ العمل است

توپ را كه شما به زمين می‌‏زنيد چه‌‏قدر بالا می‌‏‏‏رود؟ از يك طرف بستگی دارد به شدت ضربه شما، و از طرف‏ ديگر چگونگی سطح زمين، هر مقدار زمين سفت‏تر و صاف‏تر باشد و صلابت بيشتری داشته باشد، عكس العمل بيشتر می‌‏‏‏شود. توبه، نتییجۀ ضربه‌‏ای است كه‏ مقامات دانی روح شما بر مقامات عالی روحتان وارد می‌‏كنند. هرچه معصيت‏ انسان كمتر و كوچك‏تر باشد عكس‏ العمل كمتری در روح ايجاد می‏‌كند و هر چه‏ معصيت بزرگ‏تر باشد، عكس‏ العمل بيشتری به وجود می‏‌آورد. لذا افرادی‏ در عين اين‏كه شقی و قسی ‏القلب‏‌اند اگر جنايتشان خيلی بزرگ و فاحش باشد، همان‌‏‏ها هم روحشان عكس ‏العمل نشان می‏‌دهد. خلبان امريكائی كه می‏‌رود آن بمب را روی‏ هيروشيما می‌‏اندازد، می‌‏بيند يك شهر را به آتش كشيده است، پير و جوان، زن و مرد، كوچك‏ و بزرگ دارند در يك جهنم سوزان می‌‏سوزند. از همانجا وجدانش به جنبش‏ می‌‏‏آيد. برمی‌‏گردد به كشورش، از او استقبال می‌‏كنند، گل‏ به گردنش می‌‏‏اندازند، درجه‌‏اش را بالا می‌‏برند، حقوقش را زياد می‌‏كنند، عكسش را در روزنامه‏‌ها می‏‌اندازند، تشويقش می‌‏كنند، اما معصيت آن‏قدر بزرگ بوده است كه وجدان چنين قسی ‏القلبی‏ را هم بيدار می‏‌كند. در نتيجه همين آدم‏ ديوانه می‌‏شود.
گفتارهای معنوی، مرتضی مطهری، صفحه ۱۱۷، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۲:۵۸ ب.ظ توسط اشرفی  

خاربن در قوت و برخاستن

شخصی سر راه مردم بوته خاری كاشته بود. هر چه گفتند بيا اين خار را بكن! گفت دير نمی‌‏شود. سال به سال که بوته قوی‌تر می‌‌شد، خاركن پیرتر و ضعیف‌‌تر می‌‌شد. یعنی نسبت‌‌ها معکوس شد.
خاربن در قوّت و برخاستن/خاركن در سستی و در كاستن [مولوی]
گفتارهای معنوی، مرتضی مطهری، صفحه ۱۲۵، برداشت آزاد [اینجا]
گفت دانایی که گرگی خیره سر
لجن گناه در فیلم توبه نصوح
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۲:۵۸ ب.ظ توسط اشرفی  

قیام امام زمان و نفی جنگ جهانی

صدر اعظم آلمان گفت: اگر جنگ سوم جهانی رخ بدهد، ديگر غالب و مغلوبی وجود نخواهد داشت. واقعا بر اساس شرايط ظاهری‏ حق با اين‏هاست. اگر حساب بكنيم كه دنيا به راستی روی‏ انبار باروت است، و از ميان رفتنش با فشار دادن چند تا دكمه ميسر است، حق با آنهائی است كه به آينده دنيا بدبينند. اما از نظر منطق دين، از نظر الذين يؤمنون بالغيب، خيالمان‏ راحت است. ما آينده‌‏ای پيش رو داريم كه در آن به تعبير اسلام عقل‌‏ها كامل می‏‌شود. اگر ديديد روزی فساد جهان‏گير شد، ظهرالفساد فی البر و البحر بما كسبت ايدی الناس، مأيوس نشويد. اين معنی الذين يؤمنون بالغيب است. البته مددها برای شخص به مقياس شخصی، برای اجتماع‏ به مقياس اجتماعی و برای جهان به مقياس جهانی است.
گفتارهای معنوی، مرتضی مطهری، صفحه ۲۱۴، برداشت آزاد
فاجعه نابودی بشر
نقش دین در تکامل تاریخ
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۲:۵۶ ب.ظ توسط اشرفی