+نوشته شده در شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۸:۴۰ ب.ظ توسط اشرفی
تو در بند آنی که خر پروری [
سعدی]
خود را فربه مسازيد مانند خوكهائى كه كفار براى ذبح كردن فربه مىسازند. [
معراج السعادة]
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۹:۴۵ ق.ظ توسط اشرفی
از حضرت امام زين العابدين(ع) مروى است: صفيّه دختر حى بن اخطب،حرم محترم حضرت رسول(ص) حكايت كرد، وقتى حضرت پيغمبر(ص) در مسجد معتكف بودند من به ديدن او رفتم و بعد از شام از محضر آن حضرت به سوی منزل روانه شدم. آن عالىجناب قدرى همراه من آمد و تكلم مىكرد، شخصى از انصار برخورد و گذشت، حضرت فرمود: اين زن من صفيّه است. عرض كرد چه جاى اين سخن بود؟ حاشا كه من به شما ظن بد برم. حضرت فرمود: شيطان در رگ و خون بنى آدم جا دارد ترسيدم بر شما داخل شود و باعث هلاك شما شود.
ملا احمد نراقی، معراج السعادة، صفحه ۳۷۵، برداشت آزاد [
اینجا]
پیش از آنک این قصه تا مخلص رسدآیا امام میتواند بی تفاوت باشد؟
+نوشته شده در شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۷:۵۰ ب.ظ توسط اشرفی
سلمان فارسى قوت سال خود را از حصّۀ خود از بيت المال نگاه مىداشت.
ابوذر را چند شتر و چند گوسفند بود كه به محصول آنها معاش مىكرد.
انصارى را چند بنده بود و آنان را در وقت مردن آزاد كرد. حضرت رسول (ص) چون مطلع شد فرمود: اگر مىدانستم، نمىگذاردم او را در مقبرۀ مسلمين دفن كنيد. بندههاى خود را آزاد كرد و اطفال صغار خود را واگذارد كه از مردم سؤال كنند.
ملا احمد نراقی، معراج السعادة، صفحه ۳۷۵، برداشت آزاد [
اینجا]
و لاتجعل يدك مغلولة إلى عنقكزکات شبلی
+نوشته شده در جمعه ۲۲ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۶:۳۷ ق.ظ توسط اشرفی
ابوالعَلاء مَعَرّی به
سید مرتضی اعتراض کرد چرا دستی که ۵۰۰ مثقال طلا ارزش دارد برای ۱/۵ مثقال قطع میشود؟ يد بخمس مئين عسجد وديت/مابالها قطعت فی ربع دينار
سید مرتضی جواب داد: دست امانتدار گران است و دست خیانتکار ارزان!
عز الامانة اغلاها و ارخصها/ذل الخيانة فافهم حکمة الباری
پاورقی بحارالاوار، جلد ۱۰۴، صفحه ۹، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۹ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۹:۱۷ ق.ظ توسط اشرفی
ابن زیاد به خالد گفت: اعیان کوفه از وجود قیس بن مسهّر در زندان آگاه شدهاند. خالد گفت: در مقابل، ما هم شایع میکنیم که قیس در دربار ابن زیاد است. ابن زیاد گفت: مردم باور میکنند؟ خالد گفت: باور نمیکنند اما احمق میشوند.
فیلم سینمایی سفیر، برداشت آزاد [
اینجا]
قیس بن مسهّر صیداوی
+نوشته شده در سه شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۹:۳۶ ب.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۵:۳۹ ق.ظ توسط اشرفی
از مفاسد شوخى آن است كه ... دل را تاريك و آبرو و وقار را از بین میبرد. و به اين جهت خداى تعالى از آن نهی فرمود: فليضحكوا قليلا و ليبكوا كثيرا [
اینجا]
ملا احمد نراقی، معراج السعاده، صفحه ۵۳۶، برداشت آزاد
من: این آیه در بارهی منافقینی است که حاضر نشدند در رکاب پیغمبر بجنگند.
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۳۴ ب.ظ توسط اشرفی
بعضى در مطالبۀ اندك چيزى، لجاج مىكنند. بلكه بسا باشد كه مىگويند: اين مال، قابليتى ندارد و مضايقه ندارم كه چون حق من معلوم شود بگيرم و به آب بريزم يا ببخشم، بلكه مىخواهم سخن خود را از پيش برده باشم و امثال اين سخنان! معلوم نيست حاكم شرعى را متوجه امثال اين مرافعات شدن و فيصله دادن جايز باشد.
ملا احمد نراقی، معراج السعاده، صفحه ۵۳۲، برداشت آزاد [
اینجا]
من: شورای حل اختلاف
فجار القردمن به رضاخان باج ندادمگناه مطالبه
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۳۳ ب.ظ توسط اشرفی
پيش از آنكه بداند حق با كدام طرف است، از طرف يكى وكيل مىشود و از جانب او گفتوگو مى كند. به اين در و آن در مىزند و مال مسلمانان را ضايع مىكند. چنين كسی، زيانكارترين و احمقترين مردماند. در دنیا فاسق و محروم، و در قيامت معذب و ملوم! [
اینجا]
ملا احمد نراقی، معراج السعاده، صفحه ۵۳۱، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۳۱ ب.ظ توسط اشرفی
جالينوس (۱۲۹–۲۰۰م) در نامهاى به حضرت مسيح(ع) نوشت: من طبيب الابدان الى طبيب النفوس!
ملا احمد نراقی، معراج السعاده، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۳۲ ق.ظ توسط اشرفی
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۳۰ ق.ظ توسط اشرفی
فقیر حریص در طلب مال از هیچ راهی دریغ ندارد و چیزی هم به دست نمیآورد.
فقیر قانع مال را به اندک زحمتی که مانع عبادت او نشود میخواهد.
فقیر زاهد از مال گریزان است.
فقیر عارف داشتن و نداشتن برایش یکسان است.
و مرتبۀ فقیر عارف از فقیر زاهد بالاتر است. زیرا دل زاهد به کراهت دنیا مشغول است چنانکه دل حریص به محبت دنیا! و هر چه دل را مشغول کند حجاب است. [
اینجا]
ملا احمد نراقی، معراج السعاده، صفحه ۲۶، برداشت آزاد
یا من بدنیاه اشتغلیا سیّده چه رنگ بخرم؟آیا شیطان را دشمن داری؟
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۲۹ ق.ظ توسط اشرفی
پیامبر اسلام والی فرستادند تا زکات قبیلۀ «ازد» را جمع کند، وقتی برگشت بعضی از آنچه آورده بود را نگه داشت و گفت: این هدیهای است که به من دادهاند. حضرت فرمود: اگر راست میگویی چرا در خانۀ پدرت و مادرت ننشستی تا برایت هدیه بیاورند؟ چرا هر وقت یکی از شما را به عملی نصب میکنم میگویید این از شما و این هدیۀ من است!؟
ملا احمد نراقی، معراج السعاده، صفحه ۴۴۴، برداشت آزاد [
اینجا]
شکار شیر و گرگ و روباه
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۲۷ ق.ظ توسط اشرفی
شراب خورد و شبش جمله در سمور گذشت
گدای گوشهنشینی لب تنور گرفت
لب تنور بر آن بینوای عور گذشت
علی الصباح بزد نعرهای که ای محمود
شب سمور گذشت و لب تنور گذشت
ملا احمد نراقی، معراج السعاده، صفحه ۳۸۵ [
اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۳۳ ق.ظ توسط اشرفی