نکات

انصاف در معامله

كسی از روی اضطرار می‏ خواهد خانه مسكونی ‏اش را بفروشد. مثلاً بچه ‏اش سخت مريض شده. کسی سوء استفاده می‏ كند و خانه را به قيمتی كمتر از قيمت واقعی آن می‏خرد. كار اين شخص حرام است، معامله صحيح. اگر معامله فاسد باشد، آن شخص‏ حاضر نمی‏ شود خانه را بخرد و اگر هم بخرد، فروشنده حق ندارد در پولی كه‏ دريافت كرده تصرف كند. نتيجه اين می‏ شود كه بچه‏ اش بميرد. يعنی باطل‏ بودن اين معامله به نفع مضطر نيست حرام بودن بی‏ انصافی به نفع مضطر است. اگر همه خريداران‏ بخواهند آن خانه را به قيمت كمتر از قيمت اصلی بخرند پس مضطر در اينجا چه كند؟
ربا و بانک، مرتضی مطهری، صفحه ۱۱۱، برداشت آزاد
اعتراض مرحوم راشد به قیمت‌گذاری منزل
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۵۷ ب.ظ توسط اشرفی  

انتخاب مجنون

اگر انسان به فردی از افراد انسان تعلق‏ خاطر پيدا كرد ديگر هيچ فرد انسانی نمی‏‌تواند جانشين او بشود. مثل اينكه كسی عاشق زنی می‏‌شود؛ اگر زن ديگری‏ به مراتب كامل‌تر را بياورند، چون آن روح به همان زن‏ تعلق خاطر پيدا كرده سخت می‏‌گويد همان را می‏‌خواهم. مجنون ليلی‏ خودش را بر کلئوپاترا ترجيح می‏‌دهد.
ربا و بانک، مرتضی مطهری، صفحه ۵۸، برداشت آزاد
بینش مجنون
اگر دعوی دوستی مات درست بودی
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۴۱ ب.ظ توسط اشرفی  

فلسفۀ حرمت ربا

سرمايه ملك هر كسی باشد، سود متعلق به اوست. وقتی کسی پولش را قرض می‌دهد در واقع از ملك قرض دهنده خارج شده و در ملك قرض گيرنده ‏در آمده است و سود و زیان هم متعلق به قرض گيرنده است. اينكه من هم پولی را به حالت قرض در بياورم و در ذمه طرف قرار بدهم و هم از آن پول كه وجود عينی‏‌اش مال من نيست سود بگيرم، از نظر طبيعت حقوقی، كاری ظالمانه است.
مسئله ربا، مرتضی مطهری، صفحه ۱۰۱، برداشت آزاد [اینجا]
وام یهود


+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۴:۳۶ ب.ظ توسط اشرفی