نکات

گریه برای اندیشه و انگیزه

بنابراین باید عقل را، هم در بخش اندیشه و هم در بخش انگیزه شناسایی کرد. گرچه با هم فاصله دارند این فاصله را کم کرد تا متّحد بشوند بعد که بالاتر رفتیم نظر و عمل ما یکی بشود. اما آنچه که الان لازم است این است که ما بدانیم عقل و اندیشه ملّی، انگیزه و عزم ملّی را به همراه دارد. و این در پرتو نهضت حسینی تأمین می‌شود. برای این تأمین، گریه کردن جا دارد. پیغمبر گریه کرد، امیرالمؤمنین گریه کرد، فاطمۀ زهرا گریه کرد، امام حسن گریه کرد، علیهم آلافُ التّحیّةِ والثَّناء...
آیت الله جوادی آملی، محرم ۱۴۴۱-۱۳۹۸، جلسه اول، دقیقه ۲۵:۱۶، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۲۹ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۱۶ ق.ظ توسط اشرفی  

ناشناخته بودن امام حسین (ع)

وجود مبارک سیّدالشّهدا (ع) را قبل از نهضت کربلا کسی نمی‌شناخت. یک خبر تلخی را مرحوم ابن بابویه قمی (رضوان الله علیه) در کتاب شریف توحید نقل می‌کند که در مجلسی ظاهرا نافع بن ازرق در محضر حسین بن علی (ع) سؤالی را از ابن عباس پرسید و امام جواب داد. نافع ارزق در کمال جسارت به سالار شهیدان عرض کرد آقا شما چرا جواب دادید؟ من که از شما سؤال نکردم. بعد ابن عباس ناچار می‌شود امام را معرفی کند که حسین بن علی هم فاضل است. در همه روایاتی که از ائمه در فقه ما رسیده، روایات سیدالشهدا (ع) از شمار انگشتان تجاوز نکرده است. او را به عنوان فقیه نمی‌شناختند. درِ منزل او را با تبلیغات بستند. مردم هم اگر سؤالی داشتند از بیگانگان می‌پرسیدند. بعد از اینکه امام (ع) قیام کرد و امویان منقرض شدند و دوران انتقال قدرت از اموی به عباسی رسید وجود مبارک امام باقر و امام صادق (سلام الله علیهما) قدرتی پیدا کردند تا مذهب جعفری منتشر شد.
آیت الله جوادی آملی، محرم ۱۴۴۱-۱۳۹۸، جلسه اول، دقیقه ۱۴:۵۰، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۴۲ ق.ظ توسط اشرفی  

ناشناخته بودن امام علی

وجود مبارک امیرالمؤمنین فرمود: یاران من کجا رفتند؟
أَيْنَ أَخْيَارُكُمْ وَ صُلَحَاؤُكُمْ وَ أَيْنَ أَحْرَارُكُمْ وَ سُمَحَاؤُكُمْ وَ أَيْنَ الْمُتَوَرِّعُونَ فِي مَكَاسِبِهِمْ وَ الْمُتَنَزِّهُونَ فِي مَذَاهِبِهِمْ؟ ... فَ "إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ" [خطبه ۱۲۹]
آیت الله جوادی آملی، محرم ۱۴۴۱-۱۳۹۸، جلسه اول، دقیقه ۱۳:۳۵، برداشت آزاد [اینجا]
یارانی باوفاتر از یاران خود سراغ ندارم
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۴۱ ق.ظ توسط اشرفی  

عقل و کمال عقل

ما یک عقل داریم، یک کمال عقل؛ عقل عادیِ مصطلَح، همان است که در تودۀ مردم است. در کتاب‌های عمیق فقهی هم شرط تکلیف را عقل قرار می‌دهند نه کمال عقل؛ ولی آنجا که کارهای تخصصی را بخواهند به کسی واگذار کنند، عاقل بودن او کافی نیست؛ باید داری کمال عقل باشد.
در بارۀ قاضی می‌گویند یعتبر فیه کمال العقل؛ این در حد تمثیل است نه تعیین؛ تنها قاضی نیست که باید عقلش کامل باشد؛ عقل طبیب و مهندس و مدیر و مسئول هم باید کامل باشد. لذا امور مملکت را به عاقل نمی‌دهند به کسی می‌دهند که در عقل مجتهد باشد. این حرف‌ها اگر با فهم حاصل شد، شد؛ اگر نشد، خون!
سالار شهیدان فرمود: عقل بدون پیروی حق کامل نخواهد شد اینها هم که پیروی از حق ندارند پس کامل العقل نیستند و صلاحیت مسئولیت ندارند.
آیت الله جوادی آملی، محرم ۱۴۴۱-۱۳۹۸، جلسه اول، دقیقه ۰۴:۴۵، برداشت آزاد [اینجا]
حس ظاهری و باطنی
آیا اخلاق بر دین مقدم است؟
عالمان تعقل می‌کنند
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۵:۲۰ ق.ظ توسط اشرفی  

راه شکوفایی اندیشه و انگیزه

انسان با یک اندیشه‌ای به‌سر می‌برد که آن را عقل نظر به عهده می‌گیرد و با یک انگیزه‌ای کار می‌کند که آن را عقل عمل به عهده دارد. و اگر انسان یک شخص کاملی بود و موحّد بود بارگاه منیعِ این دو عقل، به یکجا برمی‌گردد. اول این دو عقل متّحد می‌شوند کم‌کم واحد خواهند شد به طوری که علم، همان قدرت می‌شود.
انبیاء (علیهم السّلام) آمدند تا اندیشه‌های علمی و انگیزه‌های عملی بشر را شکوفا کنند. تا ملت خوب بفهمد و خوب عمل کند.
این کار گاهی با حکمت انجام می‌شود: ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ
گاهی با موعظۀ حسنه صورت می‌گیرد: وَ المَوعِظَةِ الحَسَنَةِ
گاهی هم با جدال احسن شکل می‌گیرد: وَ جادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ
ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ... (نحل ۱۲۵)
اگر هیچ‌کدام از راه‌های سه‌گانه ثمربخش نبود قیام و اقدامی می‌طلبد که در آن يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ داریم، وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ داریم، سرانجام کسی که وارث همۀ انبیاست، حسین بن علی را داریم که دید هیچ راهی برای فهماندن مردم و مصمّم شدن مردم نیست مگر خون دادن! ملّتی که با استدلال و کتاب و کتیبه و سخن و سخرانی عالم نمی‌شود جز خون چیزی او را عاقل نخواهد کرد.
آیت الله جوادی آملی، محرم ۱۴۴۱-۱۳۹۸، جلسه اول، دقیقه ۰۲:۴۷، برداشت آزاد [اینجا]
تعریف اندیشه و انگیزه
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲:۱۶ ق.ظ توسط اشرفی