نکات

من گنهکار شدم وای به من

مردم‌آزار شدم وای به من [شهریار]
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۸:۲۰ ب.ظ توسط اشرفی  

فکر گناه هم نکنید

در انجیل است که حضرت عیسی فرمودند: فکر گناه هم نکنید. چون اگر آتش خانه‌ای را نسوزاند، دود می‌زند.
سروش، ماه رمضان در آینۀ هنر، دقیقه ۴۶:۱۷، برداشت آزاد
+نوشته شده در سه شنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۵:۳۱ ق.ظ توسط اشرفی  

ففروا الى اللَّه

فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ (ذاریات ۵۰)
فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ وَ فِرُّوا إِلَى‏ اللَّهِ‏ مِنَ‏ اللَّه [نهج البلاغه]
اگر از کمند عشقت بروم کجا گریزم
+نوشته شده در دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۲:۳۸ ب.ظ توسط اشرفی  

گل پشت و رو ندارد

خدا همه جا هست؛ به هیچ کسی پشت نمی‌کند؛ به هر طرف که رو کنید، خدا همانجاست.
...فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ... (بقره ۱۱۵)
عشق هم پشت و رو ندارد
مر عشق را خود پشت کو؟ سر تا به سر روی است او [مولوی]
آتش هم پشت و رو ندارد
کسی آمد محضر امیرالمؤمنین (ع) گفت خدا پشت و رو دارد؟ فرمودند نه؛ گفت چگونه؟ حضرت آتشی برافروختند و گفتند بگو پشت این آتش کجاست؟
گل هم پشت و رو ندارد
از عشق من به هر سو در شهر گفتگویی است
من عاشق تو هستم این گفت‌وگو ندارد...
جز وصف پیش رویت در پشت سر نگویم
رو کن به هر که خواهی گل پشت و رو ندارد [شهریار]
خدا به کسی پشت نمی‌کند. این ما هستیم که به او پشت می‌کنیم.
توبه یعنی رو کردن مجدد به خداوند! [اینجا]
نسبت نسیان بذات حق مده
توبه تغییر مسیر انسان علیه خود است
خدای زشتی و زیبایی
+نوشته شده در سه شنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۶ ق.ظ توسط اشرفی  

آیا حافظ در پنهان گناه می‌کرد؟

عرفان یعنی رازدانی، رازشناسی، رازگشایی و البته رازداری!
تا نگویی سرّ سلطان را به کس/تا نریزی قند را پیش مگس [مولوی]
و چون عارفان اهل راز بودند با موسیقی سر و سرّ ویژه‌ای داشتند. پس از مولوی تقریبا عارفان متشرع اگر نه در علن، لاجرم در خفا به موسیقی گوش می‌دادند. اینکه حافظ می‌گفت:
دیدۀ بدبین بپوشان ای کریم عیب پوش/زین دلیری‌ها که من در کنج خلوت می‌کنم [حافظ]
یکی از دلیری‌های کنج خلوت او لابد همین بود که موسیقی گوش می‌داد. حالا اگر کارهای دیگر هم می‌کرد ما نمی‌دانیم. چون گفت:
پنهان خورید باده که تکفیر می‌کنند...
عیب جوان و سرزنش پیر می‌کنند [حافظ]
خیلی کارها را مجبور بودند که در خفا بکنند
دی حریفی گفت حافظ می‌خورد پنهان شراب/ای عزیز من گناه آن به که پنهانی بود
بنابراین راهش را هم پیدا کرده بودند و می‌دانستند در جامعه‌ای که اُستُر ذَهبَک و ذَهابَک و مَذهبَک چطوری باید رفتار کرد.
سروش، شرح مثنوی، دفتر نخست، جلسه چهارم، دقیقه ۵۸، برداشت آزاد
خلوت علی (ع)
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۲:۵۸ ق.ظ توسط اشرفی  

يا دهر اف لك من خليل

يَا دَهْرُ أُفٍّ لَكَ مِنْ خَلِيلٍ‌ / كَمْ لَكَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِيلِ‌

مِنْ طَالِبٍ وَ صَاحِبٍ قَتِيلٍ‌ / وَ الدَّهْرُ لَا يَقْنَعُ بِالْبَدِيلِ‌

وَ كُلُّ حَيٍّ سَالِكٌ سَبِيلِ‌ / مَا أَقْرَبَ الْوَعْدَ مِنَ الرَّحِيلِ‌

وَ إِنَّمَا الْأَمْرُ إِلَى الْجَلِيلِ‌ / و کلّ حیّ سالک سبیلی [اینجا]
عصر تاسوعا و شب عاشورا

+نوشته شده در شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۷ ساعت ۴:۲۳ ق.ظ توسط اشرفی  

اینجا کربلاست

امام سوار بر مرکب شد و با همراهان حرکت کرد، گاهی لشکر حرّ از حرکت آن حضرت جلوگیری می‌کردند، و گاهی آنها جلو و خود پشت سر حرکت می‌کردند تا روز دوم محرّم به کربلا رسیدند. امام پرسید: نام این زمین چیست؟ گفتند: کربلا! فرمود: اللّهم انّی اعوذ بک من الکرب و البلاء
همین‌جا فرود آیید که محل ریختن خون ماست و محل قبرهای ماست و همین‌جا اهل بیت من به اسیری برده می‌شوند.
حرّ و لشکرش نیز در ناحیه‌ای از آن سرزمین توقّف نمودند. [اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۷ ساعت ۴:۱۵ ق.ظ توسط اشرفی  

کاروان امام به سرزمین ثعلبیّه رسید

مقارن ظهر بود، امام سر به بالین گذاشت و لحظه‌ای خوابید. بیدار شد و فرمود: هاتفی دیدم که می‌گفت: شما شتابان می‌روید، ولی مرگ شما را زودتر به سوی بهشت می‌برد.
فرزندش علی اکبر عرض کرد: أَفَلَسْنَا عَلَى الْحَقِّ ؟
امام فرمود: بَلَى يَا بُنَيَّ وَ اللَّهِ الَّذِي إِلَيْهِ مَرْجِعُ الْعِبَادِ
علی اکبر عرض کرد: يَا أَبَهْ إِذَنْ لَا نُبَالِي بِالْمَوْتِ [اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۱۴ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۳ ب.ظ توسط اشرفی  

چرا محمد حنفیه کربلا نرفت؟

حمزة بن حمران نقل کرده که در محضر امام صادق سخن از خروج امام حسین و ماندگاری محمّد حنفیّه رحمة اللَّه در مدینه به میان آمد، امام صادق به حمزه فرمود: اکنون مطلبی به تو می‌گویم به شرط آنکه بار دیگر در این باره سؤال نکنی، هنگامی که امام حسین تصمیم به حرکت گرفت، دستور داد کاغذی آوردند و بر آن نوشت:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‌
مِنَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع‌ إِلَى بَنِي هَاشِمٍ
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّهُ مَنْ لَحِقَ بِي مِنْكُمْ اسْتُشْهِدَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنِّي لَمْ يَبْلُغِ الْفَتْحَ
وَ السَّلَامُ‌ [اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۱۴ دی ۱۳۹۷ ساعت ۸:۳۱ ب.ظ توسط اشرفی  

گفتگوی امام با برادرش محمّد بن حنفیّه

از امام صادق علیه السّلام نقل شده شبی که امام عازم خروج از مکّه به عراق بود، محمّد بن حنفیّه(ع) نزد حضرت آمد، و گفت: برادرم! شما به نیرنگ و فریبکاری مردم کوفه نسبت به پدرت و برادرت آگاهی داری فَقَالَ يَا أَخِي إِنَّ أَهْلَ الْكُوفَةِ مَنْ قَدْ عَرَفْتَ غَدْرَهُمْ بِأَبِيكَ وَ أَخِيكَ در مکّه بمان که عزیزترین فردی در حرم خدایی! امام فرمود: نگرانم که یزید در حرم خدا مرا غافلگیر کند، آنگاه احترام و امنیت این خانه با کشته شدن من از میان برود. محمّد گفت: به سوی یمن، یا به یکی از بیابانهای دور دست برو که دشمن در آنجا به تو دست نیابد. امام فرمود: در آنچه گفتی می‌اندیشم. صبح امام با همراهان عازم شدند، محمّد بن حنفیّه خود را به امام رساند، مهار شتر امام را گرفت و عرض کرد: برادرم مگر به من وعده ندادی که در مورد آنچه را به عرض رساندم بیندیشی؟ امام فرمود: بعد از آنکه از تو جدا شدم، رسول خدا در بیداری یا خواب فرمود: یا حسین! اخرج فانّ اللَّه قد شاء ان یراک قتیلا؛ محمّد گفت: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ، همراه بردن زن و بچّه چه معنی دارد؟ امام فرمود: رسول خدا به من فرمود: انّ اللَّه قد شاء ان یراهنّ سبایا! [اینجا]
نصیحت به امام حسین
+نوشته شده در جمعه ۱۴ دی ۱۳۹۷ ساعت ۸:۴ ب.ظ توسط اشرفی  

امام از مکه به کوفه

مسلم بن عقیل هشتم ذی حجه شهید شد. امام حسین سوم ذیحجه و بنا به قولی هشتم ذیحجه قبل از دریافت خبر شهادت مسلم از مکه به کوفه حرکت کرد. در روایت است که به حضرت عرض کردیم مردم کوفه سست عنصر و ضعیف النّفس‌اند، کوفه نروید. فرمود: تقدیر خداوند است. می‌دانم قتلگاه من و اصحابم کربلاست و جز فرزندم علی کسی باقی نمی‌ماند. [اینجا]
طرح روی جلد کتاب حج
+نوشته شده در جمعه ۱۴ دی ۱۳۹۷ ساعت ۷:۳۰ ب.ظ توسط اشرفی  

آگاهی امام از شهادت

روزی امام حسین(ع) بر امام حسن(ع) وارد شد و گریه کرد. امام حسن(ع) پرسید: چرا گریه می‌کنی؟ امام حسین(ع) جواب داد: برای مصیبتی که بر تو وارد می‌شود. فرمود: به من زهر می‌خورانند اما لایوم کیومک یا اباعبدالله... [اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۷ ساعت ۷:۱۹ ب.ظ توسط اشرفی  

أتبکونه و لاتنصرونه!؟

امام حسین دو ساله بود که پیامبر به سفر رفت. جبرئیل خبر شهادت او را به پیامبر داد. مردم در مسجد اجتماع کردند، پیامبر منبر رفت، حسن و حسین در پیش رویش بودند، حضرت خطبه خواند، آنگاه دست راستش را بر سر حسن و دست چپش را بر سر حسین علیهما السّلام گذاشت، سپس سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا جبرئیل به من خبر داد که این پسرم حسین کشته می‌شود، حاضران با صدای بلند گریستند، پیامبر فرمود: أتبکونه و لاتنصرونه!؟ [اینجا]
حر گمان نمی‌کرد
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۷ ساعت ۶:۷ ق.ظ توسط اشرفی  

خبر شهادت امام حسین به پیامبر

امام حسین دو ساله بود که برای رسول خدا سفری پیش آمد. حضرت در بین راه ایستاد، گریه کرد و استرجاع خواند: انا لله و انا الیه راجعون پرسیدند چرا؟ حضرت فرمود: جبرئیل از زمینی در کنار فرات به نام کربلا به من خبر می‌دهد که فرزندم حسین(ع) در آن کشته می‌شود.
پرسیدند: چه کسی آن حضرت را می‌کشد؟ فرمود: یزید! [اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۷ ساعت ۵:۴ ق.ظ توسط اشرفی  

گریه پیامبر بر امام حسین(ع)

 امّ الفضل می‌گوید: روزی حسین(ع) را بر دامن رسول خدا(ص) نهادم، پیامبر که او را می‌بوسید، او ادرار کرد، قطره‌ای از ادرارش به لباس رسول خدا (ص) رسید، من او را وشگون گرفتم، گریه کرد؛ رسول خدا(ص) در حال خشم به من فرمود: آرام باش، لباس من قابل شستشو است، تو پسرم را آزردی! برخاستم و رفتم آب آوردم تا لباس پیامبر را بشویم، دیدم گریه می‌کند، گفتم: ای رسول خدا! چرا گریه می‌کنی؟ فرمود: جبرئیل نزد من آمد و به من خبر داد که امّتم این پسرم را می‌کشند، آنگاه نفرین کرد که خداوند شفاعت مرا در روز قیامت به آنها نایل نکند. [اینجا]
سخن غزّالی در لعن بر یزید
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۷ ساعت ۴:۲۴ ق.ظ توسط اشرفی  

خواب امّ الفضل

امّ الفضل همسر عبّاس عموی پیامبر(ص) می‌گوید: قبل از ولادت امام حسین(ع) در عالم خواب دیدم پاره‌ای از گوشت بدن پیامبر جدا شد و بر روی دامن من قرار گرفت. تعبیر آن را از پیامبر خواستم، فرمود: خواب خوبی دیدی! به زودی از فاطمه(س) پسری متولّد می‌شود، آن را به تو می‌دهم تا به او شیر بدهی! امّ الفضل می‌گوید: رسول خدا پس از تولّدِ حسین(ع)، او را به من داد. [اینجا]
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۷ ساعت ۴:۲۲ ق.ظ توسط اشرفی  

انواع گناه

گناه اول ظلم به نفس است که فرد مرتکب می‌شود و اثر مستقیمش هم به خودش برمی‌گردد. گناه دوم تجاوز به دیگران است که فرد مرتکب می‌شود در اینجا هم ضمن اینکه ظلم به نفس است اثر مستقیمش به دیگران می‌رسد. گناه سوم گناه جمعی است. گاهی یک ملت یا یک جماعت مؤثر از یک ملت به گناهی مبتلا می‌شوند. این همان إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ است. ملتی که در شهر تهران ایستادند و تماشا کردند تا مجتهد بزرگی مثل شیخ فضل الله نوری را بالای دار بکشند پنجاه سال بعد چوبش را خوردند. در همین شهر تهران مجلس مؤسسانی تشکیل دادند تا انتقال حکومت به رضاشاه را تصویب کنند. وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً...
آداب روزه داری، آیت الله خامنه‌ای، صفحه ۲۸۵، برداشت آزاد [اینجا]
شهادت آیت الله مدرس
آیا سیئات فردی حسنات جمعی‌اند؟
+نوشته شده در شنبه ۸ دی ۱۳۹۷ ساعت ۵:۳۸ ب.ظ توسط اشرفی  

عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت

عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت/ که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش/ هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت [حافظ]
عیب خود از دوستان مپرس که بپوشانند
عیب بلال حبشی
لغزش جوانمردان
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۲ ب.ظ توسط اشرفی  

چه شکرفروش دارم!

که شکر به من فروشد
و نگفت عذر روزی که برو شکر ندارم [مولوی]
ارائه طریق و ایصال الی المطلوب
+نوشته شده در دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۵:۵۶ ب.ظ توسط اشرفی  

گناه مطالبه

شخصی خدمت امام حسین(ع) از کسی شکایت کرد. در همین حال متشاکی آمد. حضرت به او فرمود: چرا فلانی از تو شکایت دارد؟ متشاکی گفت: برای این‌که حقم را از او مطالبه کردم. حضرت ناراحت شد و فرمود: جوری می‌گویی حقم، که انگار طلبِ حق گناه نیست!
مکاسب، جلد ۱، صفحه ۱۳۳، برداشت آزاد
فجار القرد
مگر طلبکار بودی؟
پاداش بر روی عمل تاش دانند
اسرار مؤمن عورت مؤمن است
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۵:۱۹ ق.ظ توسط اشرفی  

گناه غیبت

اینکه پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: گناه غیبت شدیدتر است از این جهت است که غیبت حق الناس است نه اینکه تمام آثار گناه دیگر از آثار غیبت کمتر باشد. بنابر این اگر کسی مثلا روی تقیه یا اکراه مجبور به انتخاب یکی از دو گناه شد حق ندارد گناه دیگر را انتخاب کند.
استاد پایانی، مکاسب، نوار شماره ۹۱، دقیقه ۲۲، برداشت آزاد [اینجا]
باب تزاحم
+نوشته شده در دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۱۵ ب.ظ توسط اشرفی  

معنای آمرزش گناهان

معنای مغفرت، صرف نظر کردن باری تعالی از تصمیم قبلی خود مبنی بر مجارات گناه‏کار نیست. زیرا در ذات خداوند تغییر و تحول حادث نمی‏شود. گناه محجوب شدن است. و آمرزش رفع حجاب و روشن شدن ضمیر است. اگر کسی در خود این پاکی و زلالی و پالایش و برائت را احساس کرد، بداند که گناه او آمرزیده شده است. در روایت آمده است که با هر گناه، نقطۀ سیاهی در دل آدمی می‏افتد. این روایت کاملاً موافق با این معناست.
حدیث بندگی و دلبردگی، شرح دعای ابوحمزه ثمالی، دکتر عبدالکریم سروش، صفحه ۲۵، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۳:۴۷ ب.ظ توسط اشرفی  

گناه حضرت داوود (ع)

روی انّ داود (ع) قال یا ربّ لم اوقعتنی فی الذّنب؟ قال لانک قبل الذنب کنت تدخل علیّ کما تدخل الملوک علی عبیدهم و الان تدخل علیّ کدخول العبید علی ملوکهم! و نیز کسی که هرگز زلّتی از وی نیاید و پیوسته بر طهارت و عصمت رود حال عاصیان نداند و از بهر ایشان شفاعت نکند. ألا تری ان داود (ع) کان قبل الذنب یقول اللهم اهلک العصاة فلمّا وقع فی الذّنب قال اللهم اغفر للعصاة و اغفر لداود معهم! سهو در وحی جایز نیست اما پس از آن جایز است.
رشیدالدین میبدی، کشف الاسرار و عدّة الابرار، برداشت آزاد [اینجا]
گناه حضرت داوود چه بود؟

استغفار بین دو سجده
حضرت بندگان
به شهر خویش اگر شهریار شیرینکار


+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۹:۱۲ ق.ظ توسط اشرفی