علامه طهرانی در کتاب مهر تابان میفرماید:
زمان طفولیت ما در تبریز درویشی بود به نام بیدارعلی که من کراراً او را دیدهام.
شبی یکی از دوستان بیدارعلی برای دیدار او به منزلش رفت اما بیدارعلی در منزل نبود. همسر بیدارعلی از مهمان پذیرایی کرد و رختخوابش را در اتاقی انداخت که فرزند کوچکش در آن اتاق خوابیده بود. همسر بیدارعلی در را به روی مهمان قفل کرد و در اتاق دیگر خوابید. نصف شب مهمان بیدار شد تا برای ادرار از اتاق خارج شود اما هرچه در را کوبید و فریاد زد فایده نداشت. با خود اندیشید طفل را در رختخواب خود بخواباند و خود در رختخواب طفل ادرار کند تا خیال کنند طفل ادار کرده است. اتفاقا وقتی طفل را در رختخواب خود گذاشت طفل تغوّط کرد و رختخواب میهمان آلوده شد. صبح که همسر بیدارعلی در اتاق را باز کرد مهمان از خجالت سرش را پایین انداخت و به سرعت و بدون خداحافظی از منزل خارج شد. بعد از آن هرگاه در شهر تبریز با بیدار علی مواجه میشد خود را پنهان میکرد. اینبار وقتی خواست پنهان شود بیدار علی او را صدا زد و گفت سوالی دارم. آنگاه از او پرسید چرا آن شب در رختخوابت مثل بچهها تغوّط کردی؟
مهر تابان، علامه طهرانی، صفحه ۳۳۷، برداشت آزاد [
اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۴:۵۲ ق.ظ توسط اشرفی
به پاس ادب به تربت پاک علامه طباطبایی آنچه از حقایق و وقایعی که راجع به ایشان میدانستم در یادنامۀ مفصلی تحت عنوان مهر تابان نگاشتم.
مهر تابان، علامه حسینی طهرانی، صفحه ۷، برداشت آزاد
روح مجرد
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۴:۳۵ ق.ظ توسط اشرفی
مرحوم قاضی استاد علامه طباطبایی بود. استاد در مسجد كوفه و مسجد سهله حجره داشت. بعضى از شبها را به تنهایى بيتوته میكرد. به شاگردانش توصيه کرده بود گاهی در مسجد كوفه يا سهله بمانند. دستور داده بود چنانچه در حال بیتوته صورت زيبایى ديدند توجّه نکنند. علّامه طباطبایی میفرماید: من در مسجد كوفه مشغول ذكر بودم؛ ناگهان حوريّهای از سمت راستم با جامی از شراب بهشتی آمد! به ياد حرف استاد افتادم و چشم پوشيدم. حوريّه برخاست، از طرف چپ آمد و آن جام شراب را به من تعارف كرد. باز هم توجه نکردم و صورتم را برگرداندم. حوريّه رنجيد و رفت. علامه میفرماید: هر وقت یاد آن منظره میافتم، از رنجش آن حوريه متأثّر میشوم.
من: این همان علامۀ مهربانی است که مرغ منزلش را نمیکشد.
نرم افزار عرفان ۳، مهر تابان، سیدمحمدحسین تهرانی، صفحه ۲۰، برداشت آزاد
نیست در شهر نگاری که دل ما ببردمکاشفه آیت الله گلپایگانی
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۹:۴۶ ق.ظ توسط اشرفی
علامه طباطبایی به استاد خود مرحوم قاضى علاقه فراوانى داشت. يك روز به ايشان عطر تعارف كردم، گرفتند، تأمّلى كردند و گفتند: دو سال است كه استاد ما مرحوم قاضى رحلت كردهاند؛ من هنوز عطر نزدهام! از رحلت مرحوم قاضی ۳۶ سال میگذرد؛ من در این مدت ندیدم علامه عطر بزند.
جالب اینکه مدّت عمر مرحوم قاضى ۸۱ سال بود؛ مدت عمر علّامه نيز ۸۱ است!
مدرسه فقاهت، نرم افزار عرفان ۳، مهر تابان، سیدمحمدحسین تهرانی، صفحه ۱۶، برداشت آزاد
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۹:۳ ق.ظ توسط اشرفی
سالک باید از حجابهای ظلمانی و نورانی عبور کند. حجاب ظلمانی مثل حب ریاست، بخل، حسد، کینه و دیگر صفات رذیلهای که در نفس است. حجاب نورانی مثل گذشتن از حورالعین و مقامات اخروی برای رسیدن به مقصد پروردگار عبور کند و بالا برود و اگر در آنجا چیزی به او نشان دادند و نتوانست عبور کند، همانجا میماند. در کتاب مهر تابان نقل شده که مرحوم طباطبایی در مسجد کوفه مشغول ذکر بود که حورالعین میآید. علامه به او اعتا نمیکند. حور متأثر شد. علامه میگوید هر وقت به یاد تأثر او میافتم دلم برایش میسوزد. آیتالله گلپایگانی هم در مکاشفهای نظیر همین مسئله را دیدند که وارد باغی شدند و دختران جوان دورش نشسته بودند. فرمود از باغ بیرون آمدم. باید ببیند و عبور کند والا همینجا میماند.
آیین رستگاری، علامه حسینی تهرانی، جلسه دوم، دقیقه ۳۵، صفحه ۱۲، برداشت آزاد [
اینجا]
تقاضای سید جمالالدین گلپایگانیعرفان سید جمالالدین گلپایگانیمکاشفه علامه طباطباییعبور از سیم خاردار
+نوشته شده در چهارشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۸:۵ ق.ظ توسط اشرفی
مرحوم علّامه طباطبایی تا جلد ششم بحار را تعلیقه نوشتند لکن در یکی دو تعلیقه صریحاً علامه مجلسی را رد کردند؛ این امر برای طبقهای خوشایند نبود لذا متصدی چاپ بنابر الزامات خارجی از مرحوم علامه تقاضا کرد از بعضی ایرادات صرف نظر کند. علامه فرمودند: ارزش امام صادق بیشتر از علامۀ مجلسی است. من حاضر نیستم معصومین علیهم السلام را به علامه مجلسی بفروشم. بدینسان بقیۀ مجلدات بحار بدون تعلیقۀ علامه چاپ شد.
مدرسه فقاهت، نرم افزار عرفان ۳، مهر تابان، سیدمحمدحسین تهرانی، صفحه ۳۶، برداشت آزاد
مشرعة بحارالانوار
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱:۱۷ ب.ظ توسط اشرفی
علامه طباطبایی به
هانری کُربَن فرمودند: اگر در دين مقدّس اسلام انسان حاجتمند، حالى پيدا كند، طبق همان حال و حاجت، خدا را مىخواند؛ چون خدا اسماء حسناى دارد چون غفور و رحيم و رازق و منتقم و غيرها؛ و انسان طبق خواست و حاجت خود، هريك از اين اسماء را مناسب ديده؛ خدا را بدان اسم و صفت ياد مىكند. مثلا اگر بخواهد خدا او را بيامرزد و از گناهش در گذرد، بايد از اسم غفور و غفّار و غافر الذّنب استفاده كند. امّا در دين مسيح خدا اسماء حسنا ندارد؛ فقط لفظ خدا و اله و اب براى اوست بنابراين اگر شما مثلا حالى پيدا كرديد و خواستيد خدا را بخوانيد و مناجات كنيد و او را با أسماء و صفاتش ياد كنيد و با اسم خاصّى از او حاجت خود را بطلبيد، چه خواهيد كرد؟
کُربَن در پاسخ گفت: من در مناجاتهاى خود، صحيفه مهدويّه عليه السّلام را مىخوانم. علّامه فرمودند:
کُربَن كرارا صحيفه سجّاديّه عليه السّلام را مىخواند و گريه مىكرد.
علامه سيد محمد حسين تهرانى، مهر تابان، جلد ۱، صفحه ۴۹، برداشت آزاد
ارتباط با خدا در هر زمان و مکاننظر علامه بعد از مرگ کربنمأموریت هانری کربن
+نوشته شده در شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۹:۳۱ ق.ظ توسط اشرفی
علامه طباطبایی فرمودند: روزى به
هانری کُربَن گفتم: در دين مقدّس اسلام تمام زمينها و مكانها، بدون استثناء محل عبادت است؛ اگر فردى بخواهد نماز بخواند؛ يا قرآن بخواند؛ يا سجده كند؛ يا دعا كند در هرجا كه هست مىتواند اين اعمال را انجام دهد؛ ولى در دين مسيح چنين نيست؛ عبادت فقط بايد در كليسا انجام گيرد؛ و در موقع معيّن؛ عبادت در غير كليسا باطل است. بنابراين اگر فردى از مسيحيان در وقتى از اوقات حالى پيدا كرد؛ مثلا در نيمهشب در خوابگاه منزل خود؛ و خواست خدا را بخواند؛ چه كند؟ او بايد صبر كند؛ تا روز يكشنبه، كليسا را چون باز كنند؛ بيايد در آنجا؛ و براى دعا در آنجا حضور بهم رساند؟ اين معنى قطع رابطه بنده است با خدا.
کُربَن در پاسخ گفت: بلى اين اشكال در مذهب مسيح هست؛ و الحمد لله دين اسلام در تمام ازمنه و امكنه و حالات؛ رابطه مخلوق را با خالق خود محفوظ داشته است.
علامه سيد محمد حسين تهرانى، مهر تابان، جلد ۱، صفحه ۴۸، برداشت آزاد
نظر علامه بعد از مرگ کربنمأموریت هانری کربن
+نوشته شده در شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۹:۲۳ ق.ظ توسط اشرفی
اين حقير در روز جمعه ۱۸ شعبان المعظّم ۱۳۹۹ه.ق خدمت استاد علّامه طباطبایی در مشهد مقدّس رسيدم. در آن روز راجع به كربن نيز مذاكراتى شد؛ اينجانب فرمايشات ايشان را ضبط و فعلا براى خوانندگان گرامى در اينجا مىآورم. علّامه طباطبایی فرمودند: مسيو هانرى كربن استاد شيعهشناس دانشگاه سوربُن قريب يكى دو ماه است كه فوت كرده است؛ و مجالس عديدهاى راجع به تحقيق مذهب شيعه با ما داشت. مرد سليم النّفس و منصفى بود؛ او معتقد بود كه در ميان تمام مذاهب عالم، فقط مذهب شيعه است كه مذهبى پويا و متحرّك و زنده است؛ و بقيّه مذاهب بدون استثناء عمر خود را سپرى كردهاند.
علامه سيد محمد حسين تهرانى، مهر تابان، جلد ۱، صفحه ۴۷، برداشت آزاد
مأموریت هانری کربن
+نوشته شده در شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۹:۸ ق.ظ توسط اشرفی