نکات

بدعت لعن

ما نمی‌دانیم که این قصه‌ی لعن در میان شیعیان از چه زمانی پدید آمد. هر چه بود پدیده‌ی بدی بود. پدیده‌ی زشتی بود. و چیزی بود که مصیبت‌های زیادی را روی دست ما گذاشت. من در اینجا می‌خواهم دوتا چیز را از یکدیگر جدا کنم. یکی اینکه آیا به کس که ظلمی کرده است می‌شود اعتراض کرد و سخن سختی گفت؟ دیگر اینکه اگر ظالم با ما هم‌عقیده نباشد چطور؟ اینها دو مطلبند. فیض کاشانی می‌گوید چرا غزّالی مرا نقد می‌کند؟ از این که یزید را لعن کنم؟ من با این کار انسانیت خودم را نشان می‌دهم. نفرت خودم را از جنایت نشان می‌دهم. این سخن به نظر من سخن حقی است. ما باید بین نیک و بد فرق بگذاریم. اما کسانی که با ما هم‌عقیده نیستند چطور؟ این آن بدعتی بود که به نظر من در میان شیعه نهاده شده. ما با اهل سنت هم‌عقیده نیستیم. اختلاف نظری داریم که حل نشدنی است.
سروش، زیارت عاشورا، دقیقه ۵۵، برداشت آزاد
معاویه سرحلقه لعن بود
مقابله به مثل در اهانت
سبّ امام علی در حضور امام حسن
+نوشته شده در یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۹:۵۳ ب.ظ توسط اشرفی