غربت انسان
یک مسئله در میان عرفا مطرح است به نام غربت انسان! از جای دیگر آمده و باید برگردد به آنجا! اینجا وطن گیاه است، وطن خاک است، وطن کلوخ است، وطن سنگ است، وطن سگ است. داستان طوطی را در مثنوی شنیدهاید؟ گفتند اگر میخواهی از این قفس آزاد شوی باید بمیری. چه تمثیل عالی است این نالۀ نی! نالۀ غربت است نالۀ شوق است نالۀ میل به بازگشت است. من باید برگردم به نیستان! میگویند وقتی فیل میخوابد هندوستان را خواب میبیند. چرا؟ برای اینکه حبالوطن است. حب به آن بازگشت است! ولی الاغ هیچ وقت هندوستان را خواب نمیبیند. شیخ بهایی در «نان و حلوا» میگوید:
این وطن مصر و عراق و شام نیست/این وطن شهری است که او را نام نیست
عرفان حافظ، مرتضی مطهری، صفحه ۱۳۹، برداشت آزاد [اینجا]
غم فراق
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راست
این وطن مصر و عراق و شام نیست/این وطن شهری است که او را نام نیست
عرفان حافظ، مرتضی مطهری، صفحه ۱۳۹، برداشت آزاد [اینجا]
غم فراق
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
هر نفس آواز عشق میرسد از چپ و راست
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۱۰:۲۸ ق.ظ توسط اشرفی