چه نیازی به علم دین داریم؟
ریاضیدان یعنی کسی که ریاضی خوانده، شیمیدان یعنی کسی که شیمی خوانده، بیولوژیست یعنی کسی که بیولوژی خوانده اما دیندار کسی نیست که علم دین خوانده است. کسی که جامع المقدمات و فلسفه و فقه و کتاب شیخ انصاری و آخوند خراسانی را خوانده است. بنده اگر بخواهم دیندارم شوم لازم نیست علم دین بخوانم. مولوی بین دین و علم دین فرق میگذارد. دین، که بهتر است نامش را ایمان بگذاریم یک نوع بینش است یک نوع گشایش است. یک انفتاح است یک جهش است. یک اتفاق بزرگ است که در آدمی میافتد و به او نگاه دینی میبخشد. مولوی میگوید: خودتان را معطل این قشور نکنید، معطل این پوستها، این آداب، این ظواهر و علم دین نکنید. اصل دین این است که شما به سوی عالم معنا پنجرهای باز کنید.
دوزخ است آن خانه کان بی روزن است/اصل دین ای خواجه روزن کردن است
سروش، دین شناسی مولوی، جلسه دوم، دقیقه 39، برداشت آزاد
عالمان تعقّل میکنند
علم و حال و عمل
علم آموزی طریقش قولی است
چه نیازی به امام علی داریم؟
چه نیازی به معارف داریم؟
چرا جهّال یهود ملامت شدند؟
راه برون رفت از حیرت
روش روزن کردن
علم رسمی سر به سر قیل است و قال
اشتر و گاو و قچی در پیش راه
دوزخ است آن خانه کان بی روزن است/اصل دین ای خواجه روزن کردن است
سروش، دین شناسی مولوی، جلسه دوم، دقیقه 39، برداشت آزاد
عالمان تعقّل میکنند
علم و حال و عمل
علم آموزی طریقش قولی است
چه نیازی به امام علی داریم؟
چه نیازی به معارف داریم؟
چرا جهّال یهود ملامت شدند؟
راه برون رفت از حیرت
روش روزن کردن
علم رسمی سر به سر قیل است و قال
اشتر و گاو و قچی در پیش راه
+نوشته شده در سه شنبه ۶ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۸:۵۰ ب.ظ توسط اشرفی