پلورالیزم حافظ و مولوی
ما دو نوع پلورالیزم دینی داریم. یعنی دو نوع مبنا برای کثرتگرایی دینی داریم که از آن دو نوع دینشناسی هم بیرون میآید. یکی آن است که حافظ میگوید:
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه/چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
اینکه هفتاد و دو فرقه پدید آمده برای این است که مردم حقیقت را ندیدهاند. لذا هر کسی افسانهای تراشیده و به آن دل بسته است. اما یک پلورالیزم مولوی داریم که میگوید: حقیقت بسیار است و هر کسی به گوشهای از آن چسبیده است. یکی از نمونه هایش همان داستان فیل است.
بل حقیقت در حقیقت غرقه شد/زین سبب هفتاد بل صد فرقه شد
سروش، دین شناسی مولوی، جلسه چهارم، دقیقه ۸، برداشت آزاد
کید پلورالیزم فرهنگی
صراط های مستقیم
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه/چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
اینکه هفتاد و دو فرقه پدید آمده برای این است که مردم حقیقت را ندیدهاند. لذا هر کسی افسانهای تراشیده و به آن دل بسته است. اما یک پلورالیزم مولوی داریم که میگوید: حقیقت بسیار است و هر کسی به گوشهای از آن چسبیده است. یکی از نمونه هایش همان داستان فیل است.
بل حقیقت در حقیقت غرقه شد/زین سبب هفتاد بل صد فرقه شد
سروش، دین شناسی مولوی، جلسه چهارم، دقیقه ۸، برداشت آزاد
کید پلورالیزم فرهنگی
صراط های مستقیم
+نوشته شده در شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۶:۷ ب.ظ توسط اشرفی