دوش چیزی خوردهام افسانه است
مولوی در جایی میگوید: دیشب چیزی خوردهام که امروز حال سخن گفتن ندارم. بعد خودش میگوید: اینها همه حرف است که فلان چیز باعث میشود من امروز نتوانم سخن بگویم. همهی این آمدن و نیامدنها مبدأ دیگری دارد و از جای دیگری سامان میپذیرد.
دوش چیزی خوردهام افسانه است/ آنچه میآید ز پنهانخانه است
سروش، دین شناسی مولوی، جلسه دهم، دقیقه ۳۶، برداشت آزاد
سخت خاکآلود میآید سخن
من و تو در میان کاری نداریم
دوش چیزی خوردهام افسانه است/ آنچه میآید ز پنهانخانه است
سروش، دین شناسی مولوی، جلسه دهم، دقیقه ۳۶، برداشت آزاد
سخت خاکآلود میآید سخن
من و تو در میان کاری نداریم
+نوشته شده در یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۳:۴۱ ب.ظ توسط اشرفی