کوشش بیهوده به از خفتگی
اقبال لاهوری در خاطراتش آورده است وقتی مثنوی میخواندم به این بیت رسیدم:
دوست دارد یار این آشفتگی/ کوشش بیهوده به از خفتگی
میگوید وقتی به اینجا رسیدم فریادی کشیدم که دانشجویان از خوابگاه بیرون ریختند! گفتم اگر مسلمین به همین یک بیت عمل میکردند روزگارشان خیلی بهتر از این بود. این رخوت این بیحالی این خفتگی بلکه این مردگی هیچ آیندۀ روشنی را برایشان رقم نمیزند.
سروش، اقبال و نبوت، دقیقه۱۲:۰۰ برداشت آزاد
پناه به خدا از کوشش بیاندازه
علاقه شهید مطهری به غزل سعدی
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
هر چه دل را مشغول کند حجاب است
دوست دارد یار این آشفتگی/ کوشش بیهوده به از خفتگی
میگوید وقتی به اینجا رسیدم فریادی کشیدم که دانشجویان از خوابگاه بیرون ریختند! گفتم اگر مسلمین به همین یک بیت عمل میکردند روزگارشان خیلی بهتر از این بود. این رخوت این بیحالی این خفتگی بلکه این مردگی هیچ آیندۀ روشنی را برایشان رقم نمیزند.
سروش، اقبال و نبوت، دقیقه۱۲:۰۰ برداشت آزاد
پناه به خدا از کوشش بیاندازه
علاقه شهید مطهری به غزل سعدی
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
هر چه دل را مشغول کند حجاب است
+نوشته شده در دوشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۵ ساعت ۱:۱۳ ق.ظ توسط اشرفی