نکات

گریه‌های ملاعباس تربتی

پدرم نیم ساعتی استراحت کرد تا نزدیک سحر شد. برخاست، تجدید وضو کرد و به نماز شب ایستاد. آهسته نماز می‌خواند و گریه‌ می‌کرد تا مزاحم خواب دیگران نباشد. در منزل خودمان هم که همه در یک اتاق می‌خوابیدیم بسیاری از شب‌ها من بیدار می‌شدم و احساس می‌کردم پدرم آهسته "العفو" می‌گوید و گریه می‌کند.
فضیلت‌های فراموش شده، حسینعلی راشد، صفحه ۱۳۴، برداشت آزاد
گر‌یه‌های امام باقر(ع)
تهجّد میرزا جواد آقای ملکی تبریزی
+نوشته شده در چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۵:۵۰ ق.ظ توسط اشرفی