ارسطو چگونه شاگرد افلاطون شد؟
ارسطو را برای شاگردی خدمت افلاطون بردند، افلاطون قبول نکرد که او پست فطرت[!] است. به اصرار کسان و شاگردان قبول کرد و ارسطو به جُربُزۀ ذاتی تکمیل شد. تا آن زمان حکما کتاب را تصنیف نمیکردند بلکه به طور رمز و معما مطالب را از سینه به سینه انتقال میدادند. ارسطو در محضر درس اظهار داشت خوب است که قواعد حکمت را مشروحاً تدوین کنیم تا عموم از آن بهره ببرند. افلاطون شنید و گفت: روز اول که من ارسطو را به شاگردی قبول نکردم سرّش این بود که میخواهد جواهراتی که سالها از دست نااهلان مصون مانده بود تدوین شود تا وسیلۀ ترقی دنیوی آنان قرار گیرد.
نجفی قوچانی، سیاحت شرق، صفحه ۱۳۳، برداشت آزاد [اینجا] [اینجا]
تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است
فی حالة الطفولیه
زمام سخن مولوی
غیرت الهی
اهمیّت علم منطق
بخل بورزید
نجفی قوچانی، سیاحت شرق، صفحه ۱۳۳، برداشت آزاد [اینجا] [اینجا]
تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است
فی حالة الطفولیه
زمام سخن مولوی
غیرت الهی
اهمیّت علم منطق
بخل بورزید
+نوشته شده در شنبه ۵ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۴:۲۰ ق.ظ توسط اشرفی