بوریاباف اگر چه بافنده است
نبرندش به کارگاه حریر
مردکی را چشم درد خاست پیش بیطار رفت که دوا کن بیطار از آنچه در چشم چارپای میکرد در دیده او کشید و کور شد حکومت به داور بردند؛ گفت برو هیچ تاوان نیست اگر این خر نبودی پیش بیطار نرفتی!
گلستان سعدی، برداشت آزاد [اینجا]
مردکی را چشم درد خاست پیش بیطار رفت که دوا کن بیطار از آنچه در چشم چارپای میکرد در دیده او کشید و کور شد حکومت به داور بردند؛ گفت برو هیچ تاوان نیست اگر این خر نبودی پیش بیطار نرفتی!
گلستان سعدی، برداشت آزاد [اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۹ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۴:۳۱ ب.ظ توسط اشرفی