طمع عمربن سعد
اين مرد طماع كه خودش طمع خودش را بروز داد، مردی كه فهميده بود و به هيچ وجه نمی خواست زير اين بار برود، شروع كرد به التماس كردن از ابن زياد كه مرا معاف كن. او هم نقطه ضعف اين را می دانست. قبلا فرمانی برای او صادر كرده بود برای حكومت ری و گرگان. گفت فرمان مرا پس بده، می خواهی نروی نرو. او هم كه اسير اين حكومت بود و آرزوی چنين ملكی را داشت، گفت اجازه بده من بروم تأمّل كنم. با هر كس از كسان خود كه مشورت كرد ملامتش كردند گفتند مبادا چنين كاری بكنی. ولی در آخر طمع غالب شد و اين مرد قبولی خودش را اعلام كرد.
حماسۀ حسینی، مرتضی مطهری، جلد ۲، صفحه ۱۳۷، برداشت آزاد
حماسۀ حسینی، مرتضی مطهری، جلد ۲، صفحه ۱۳۷، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۲۶ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۶:۵۰ ق.ظ توسط اشرفی