انتقال مسلم از منزل مختار به منزل هانی
هنگامی که مسلم از ورود ابن زیاد به کوفه با خبر شد، از جان خود بیمناک گردید. از خانه مختار بیرون آمد، به خانه هانی بن عروه رفت. هانی ۸۹ سال داشت. ابن زیاد توسط جاسوسان دریافت که مسلم در خانه هانی است. پرسید: چرا هانی به دیدار ما نمیآید؟ گفتند: نمیدانیم، شنیدهایم بیمار است. ابن زیاد گفت: ولی اطّلاع یافتهام که سلامتی خود را بازیافته، با او ملاقات کنید و به او امر کنید که در وظیفهاش نسبت به ما کوتاهی نکند، آن سه نفر به سوی خانه هانی رفتند و گفتند: ما تو را سوگند میدهیم که همراه ما بیا تا نزد فرماندار برویم و هانی را به دارالاماره بردند. ابن زیاد به هانی گفت چرا مسلم را مخفی کردی؟ هانی انکار کرد. ابن زیاد معقل را صدا زد و به هانی گفت او را میشناسی؟ هانی دریافت که معقل جاسوس بوده است! گفت: من مسلم را دعوت نکردم او به من پناه آورده است. آزادم کن تا او را از خانهام بیرون کنم هر جا خواست برود. ابن زیاد گفت: باید مسلم را تحویل بدهی! هانی گفت هرگز چنین نخواهم کرد. ابن زیاد با تازیانهای که در دست داشت بر سر و صورت هانی زد و بینیاش شکست و او را زندانی کرد. [اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۱۴ دی ۱۳۹۷ ساعت ۵:۲۳ ق.ظ توسط اشرفی