زهیر بن قین به امام پیوست
گروهی از هم کاروانیهای زهیر بن قین روایت کردهاند که در کاروان زهیر از سفر حجّ به کوفه حرکت میکردیم. کاروان امام جلوتر بود. هر جا که امام میخواست توقّف کند، ما از او کناره میگرفتیم و در منزلگاه دیگری فرود میآمدیم. در یکی از منازل کاروان امام فرود آمد، ما نیز ناگزیر شدیم در همان جا فرود آییم ناگاه فرستاده امام آمد سلام کرد و به زهیر گفت: اباعبداللّه میخواهد که نزد او بیایی! همه مبهوت ماندیم. ناگاه همسر زهیر گفت: سبحان اللَّه! پسر رسول خدا تو را میخواند و نزدش نمیروی؟ زهیر برخاست و به حضور امام رفت. شادمان بازگشت و دستور داد خیمهاش را کنار کاروان امام بردند، آنگاه به همسرش گفت: تو را طلاق دادم چون دوست ندارم از ناحیه من آسیبی به تو برسد. آنگاه اموال همسرش را به او داد، و او را در اختیار پسرعموهایش قرار داد تا به بستگانش برسانند. خانم برخاست و نزد زهیر آمد در گریه کنان با او خداحافظی کرد و گفت: خداوند یاور تو باشد و آنچه خیر است برایت فراهم سازد، تقاضا دارم روز قیامت در نزد پیغمبر از من یاد کنی! [اینجا]
همسر زهیر
همسر زهیر
+نوشته شده در شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۲۶ ق.ظ توسط اشرفی