نکات

خطبه‌ای که امام خود را به دشمنان معرّفی کرد

امام برخاست به شمشیر خود تکیه کرد و فرمود:
آیا مرا می‌شناسید؟
آیا می‌دانید جدّ من رسول خداست؟
آیا می‌دانید که مادرم فاطمه دختر محمّد است؟
آیا می‌دانید که پدرم علی بن ابی طالب است؟
آیا می‌دانید جدّه من خدیجه(ع) دختر خویلد نخستین زنی است که به اسلام گروید؟
آیا می‌دانید که حمزه(ع) عموی پدرم است؟
آیا می‌دانید که جعفر طیّار عموی من است؟
آیا می‌دانید شمشیری که در دست من است، شمشیر رسول خداست؟
آیا می‌دانید عمامه‌ای که بر سر دارم، عمامه رسول خداست؟
گفتند: آری
فرمود: پس چرا ریختن خون مرا مباح می‌دانید؟
گفتند: همه اینها را می‌دانیم امّا رهایت نمی‌کنیم تا مرگ را با لب تشنه بچشی!
زینب و دختران امام سخت گریه کردند. امام به برادرش عباس فرمود: بانوان را آرام کن که گریه‌های بسیاری در پیش دارند. [اینجا]
+نوشته شده در شنبه ۱۵ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱:۱۶ ب.ظ توسط اشرفی