گستاخی مرد شامی به دختر امام حسین
مردی از اهالی شام در مجلس یزید، نظرش به فاطمه دختر امام حسین(ع) افتاد. به یزید گفت: این کنیز را به من ببخش! فاطمه مکرمه به عمّهاش زینب کبری(س) گفت: آیا یتیم شدهام، کنیز هم بشوم؟ زینب(س) فرمود: نه، به این فاسق اعتنا نکن!
مرد شامی پرسید: مگر این کنیزک کیست؟ یزید گفت: این فاطمه دختر حسین است و آن عمّهاش زینب دختر علی است. مرد شامی گفت: فرزند فاطمه و علی!؟ ای یزید! خدا تو را لعنت کند، عترت پیامبر را میکشی و اهل بیت او را اسیر میکنی!؟ من گمان کردم اینها اسیران روم هستند!
یزید عصبانی شد و فرمان داد او را گردن زدند. [اینجا]
مرد شامی پرسید: مگر این کنیزک کیست؟ یزید گفت: این فاطمه دختر حسین است و آن عمّهاش زینب دختر علی است. مرد شامی گفت: فرزند فاطمه و علی!؟ ای یزید! خدا تو را لعنت کند، عترت پیامبر را میکشی و اهل بیت او را اسیر میکنی!؟ من گمان کردم اینها اسیران روم هستند!
یزید عصبانی شد و فرمان داد او را گردن زدند. [اینجا]
+نوشته شده در جمعه ۲۱ دی ۱۳۹۷ ساعت ۵:۱۹ ب.ظ توسط اشرفی