نکات

بشنو این نی چون شکایت می‌کند

از جدایی‌ها حکایت می‌کند
فرصت به انقضا رسید و ما در نیم بیت اول ماندیم؛ حالا تصور کنید اگر بخواهیم ۲۶ هزار بیت را شرح دهیم چه می‌شود!
در این بیت واقعا مولوی شکایت نمی‌کند. مصرع دوم مصرع اول را تدارک می‌کند. در جایی دیگر هم می‌گوید:
من ز جان جان شکایت می‌کنم/من نی‌ام شاکی روایت می‌کنم
مولوی هیچگونه کجی در این عالم نمی‌بیند. می‌گفت: اگر کجی می‌بینید انعکاس کجی شماست. حکایت همان فردی است که می‌گفت: هلال ماه را دیدم؛ بعد معلوم شد یکی از مژه‌های چشمش را می‌بیند!
موی کژ گر پردۀ گردون شود/ گر همه اجزات کژ شد چون شود
اما مولوی با صاحب این خانه و جهان در صلح بود و کم و کاستی نمی‌دید. می‌گفت:
من که صلحم دائما با این پدر/ این جهان چون جنّت است اندر نظر
سروش، شرح مثنوی، دفتر نخست، جلسه چهارم، دقیقه ۰۱:۰۸، برداشت آزاد
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۲۱ ب.ظ توسط اشرفی