نکات

چه نیازی به معارف داریم؟

عالمان، دانشمندان، فضانوردان، ستاره‌شناسان، همه احتیاج دارند، این حرف‌ها را بشنوند. ما اگر یک وقتی ماشین شدیم یا ربات شدیم، نه مولوی می‌خواهیم، نه حافظ می‌خواهیم، نه پیامبر می‌خواهیم، نه دین! همانطور که ماشین‌ها نمی‌خواهند. حالا دیگر نمی‌گویم حیوانات! ولی تا آدمیم، تا بشریم، تا انسانیم، تا این روح و این قلب را داریم، این بزرگان با ما سخن می‌گویند. گذشته بخشی از وجود ماست. این بزرگواران همه آمدند، خشت بر خشت چیدند و این کاخ عظیم معرفت را ساختند که ما خیلی راحت درون آن نشستیم. حالا اگر ما این دیوارها را خراب کنیم چه برایمان می‌ماند؟ ممکن است آثار این بزرگان نامحسوس باشد اما بسیاری از اخلاقیّات، سخنان پیامبران است. این سخنان چنان در وجود ما نشسته که دیگر منبع و مخزن آن را نمی‌بینیم. مثل بیماری که بعد از شفا بگوید من به طبیب نیاز ندارم. سعدی می‌گوید:
چو به بودی طبیب از خود میازار/ که بیماری توان بودن دگر بار
چو باران رفت بارانی میفکن/ چو میوه سیر خوردی شاخ مشکن [اینجا]
شنیدم که اسب سلطانی خطا کرد
چه نیازی به امام علی داریم؟
راه برون رفت از حیرت
چه نیازی به علم دین داریم؟
از خدا جوییم توفیق ادب
سر ز شکر دین از آن بر تافتی
+نوشته شده در یکشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۲:۴۴ ق.ظ توسط اشرفی