مستی و راستی
هر قدرتی نياز به يك پشتوانۀ فكری و فلسفی و عقيدتی دارد. يعنی يك نظام اعتقادی لازم دارد تا تكيهگاه نظام اقتصادی و سياسی و وضع موجود آن باشد. میخواهد آن نظام به صورت يك فلسفه باشد، يك ايسم داشته باشد، يا به صورت مذهب باشد. البته در ميان مردم مذهبی، باید آن فکر، رنگ و صورت مذهبی داشته باشد. چرا از شریح قاضی استمداد میکنند؟ تا به فکر مردم رنگ بدهند. در کربلا این برنامه تا عصر عاشورا موفق بود. البته رؤسا به تعبیر فرزدق جوالشان از رشوه پر شده بود ولی تودۀ مردم که این حرفها سرشان نمیشد. فکر تودۀ مردم را اغوا میکردند. یزید در اثر شراب خواری کلهاش داغ میشد، افسارش پاره میشد و باطنش را بروز میداد میگفت: مستی و راستی! در حال مستی حرف راستش را میزد كه هيچ چيز را قبول ندارم. مستی رسوايش میكرد و الا خود او هم از اين برنامه استفاده میكرد.
حماسۀ حسینی، مرتضی مطهری، جلد اول، صفحه ۳۵۹، برداشت آزاد
حماسۀ حسینی، مرتضی مطهری، جلد اول، صفحه ۳۵۹، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۲۶ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۱۳ ق.ظ توسط اشرفی