وصیت مسلم بن عقیل
امام حسین (ع) فرمود: من کسی را به کوفه فرستادم که پاکترین مردم این سرزمین بود. فرمود: شما وصیت مسلم را شنیدید؛ او نمایندۀ من بود؛ در حضور همه در دارالاماره وصیت کرد. وصیتش این بود که شما با حیله و نیرنگ مرا دستگیر کردید نه با قهر و غضب! چون با قهر دستگیر نکردید این سپر من، این زره من، این اسلحه جنگی من مال من است. چون مال من است من حق دارم وصیت کنم. اینها را بفروشید قرض مرا ادا کنید. من این چند روزی که در کوفه بودم مقداری مقروض شدم.
وجود مبارک ابی عبدالله به این استشهاد میکند، فرمود: من کسی را فرستادم با اینکه سهم امام فراوانی داشت عده زیادی به او سهم امام دادند تا برای من بفرستد، اما دستش به این وجوه بیت المال دراز نشد. این چند روی که در شهر شما بود نسیه کرد تا بعد پولش برسد. گفت اسلحه جنگی مرا بفروشید و قرض مرا ادا کنید. ما اینها را فرستادیم. جرم ما چیست؟ [اینجا]
وجود مبارک ابی عبدالله به این استشهاد میکند، فرمود: من کسی را فرستادم با اینکه سهم امام فراوانی داشت عده زیادی به او سهم امام دادند تا برای من بفرستد، اما دستش به این وجوه بیت المال دراز نشد. این چند روی که در شهر شما بود نسیه کرد تا بعد پولش برسد. گفت اسلحه جنگی مرا بفروشید و قرض مرا ادا کنید. ما اینها را فرستادیم. جرم ما چیست؟ [اینجا]
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱:۵۸ ق.ظ توسط اشرفی