وفات شیخ مرتضی طالقانی
محمدتقی جعفری میگوید: خدمت شیخ مرتضی طالقانی رسیدم و گفتم: آقا به ما درس بدهید. ایشان پاسخ دادند: درس تمام شدهاست. من گمان کردم به خاطر فرارسیدن ماه محرم درس را تمام کرده است، گفتم: آقا چند روز به محرم ماندهاست. جواب دادند: شیخ محمدتقی درس تمام شد؛ خرِ طالقان رفت و پالانش مانده است! متوجّه شدم از مرگشان خبر میدهند. گفتم: این دم آخری چیزی بگویید. گفتند: پس متوجه شدید و بلافاصله این بیت را خواندند:
تا رسد دستت به خود شو کارگر/ تا فُتی از کار خواهی زد به سر
و بعد اشک از چشمان شیخ جاری شد و من روی ایشان را بوسیدم و قطرات اشک ایشان به صورتم نشست.
فردای آن روز خبر رحلت ایشان در مدرسه منتشر شد. [اینجا]
قرآن و جملات نهایی دربارۀ انسان، محمدتقی جعفری، دقیقه ۱۲، برداشت آزاد [اینجا]
سیدهاشم موسوى حداد
آیا آنچه من شنیدم شما نیز شنیدید؟
مرگ مولوی و غزالی
آگاهی از مرگ
شهادت شهید دستغیب
شب نوزدهم ماه رمضان
تا رسد دستت به خود شو کارگر/ تا فُتی از کار خواهی زد به سر
و بعد اشک از چشمان شیخ جاری شد و من روی ایشان را بوسیدم و قطرات اشک ایشان به صورتم نشست.
فردای آن روز خبر رحلت ایشان در مدرسه منتشر شد. [اینجا]
قرآن و جملات نهایی دربارۀ انسان، محمدتقی جعفری، دقیقه ۱۲، برداشت آزاد [اینجا]
سیدهاشم موسوى حداد
آیا آنچه من شنیدم شما نیز شنیدید؟
مرگ مولوی و غزالی
آگاهی از مرگ
شهادت شهید دستغیب
شب نوزدهم ماه رمضان
+نوشته شده در پنجشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۶:۶ ق.ظ توسط اشرفی