نکات

به او يونجه بدهيد

مرحوم صدر الحكماء كه طبيب متديّن شريفى بود نقل می‌‏كرد: در جهرم طبابت می‌‏كردم. روزى يك نفر دهاتى را آوردند. ديدم بيماری‌اش يكى دو تا نيست. كليه، كبد، قلب، خلاصه قابل علاج نبوده و مردنى است. گفتم دوا نمی‌دهم. همراهانش به من تغيّر كردند و زخم زبان زدند. گفتند معلوم می‌‏شود چيزى نمی‌دانى! من هم مسخره‌‏كنان گفتم برويد به او يونجه بدهيد! چندى گذشت، روزى ديدم همان مريض با پرستارانش آمدند. گوسفندى آوردند با مقدار زيادى كشك و پشم و روغن ... و گفتند: شما كه چنين دوايى می‌دانستيد چرا همان اوّل نگفتيد؟ همان يونجه‏ خوبش كرد!
آیت الله دستغیب، استعاذه، صفحه ۱۸۰، برداشت آزاد
استجابت دعای موحّد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۱۹ ب.ظ توسط اشرفی