نکات

هرجا که سفر کردم ـ صادق سرمد

هرجا که سفر کردم تو همسفرم بودی/ وز هر طرفی رفتم تو راهبرم بودی
با هرکه سخن گفتم پاسخ ز تو بشنیدم/ بر هر که نظر کردم تو در نظرم بودی
هر شب که قمر تابید هر صبح که سر زد شمس/ در گردش روز و شب شمس و قمرم بودی
در صبحدم عشرت همدوش تو می‌رفتم/ در شامگه غربت بالین سرم بودی
در خندۀ من چون ناز در کنج لبم خفتی/ در گریه من چون اشک در چشم ترم بودی
چون طرح غزل کردم بیت الغزلم گشتی/ چون عرض هنر کردم زیب هنرم بودی
آواز چو می‌خواندم سوز تو بسازم بود/ پرواز چو می‌کردم تو بال و پرم بودی
هرگز دل من بر تو یار دگری نگزید/ ورخواست که بگزیند یار دگرم بودی
سرمد به دیار خود از ره نرسیده گفت/ هرجا که سفر کردم تو همسفرم بودی [سرمد ۴۲۸]
هرجا که سفر کردم ـ میرباقری
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۵۹ ب.ظ توسط اشرفی