نکات

فرق تربیت و صنعت

تربیت به معنای پرورش دادن استعدادهای درونی است. در تربیت، مربّی بیش از پنجاه درصد تابع موضوع تربیت است. یعنی مربی باید استعدادهای موضوع تربیت را بشناسد، در جهت استعداد او را رشد بدهد. تربیت، مثل پروش دادن یک گل است؛ کسی نمی‌تواند طبیعت گل را عوض کند، از شمعدانی یاس بسازد و از یاس شمعدانی؛ بلکه کوشش می‌کند با تجربیات خود، طبیعت گل را بشناسد که از چه راهی بهتر می‌تواند آن را شکوفا کند.
ولی کار صنعت مثل کاری است که نجار روی چوب انجام می‌دهد. یعنی اگر از این چوب "در" می‌سازد، خودِ چوب به سوی "در" شدن، حرکت نمی‌کند. صنعتگر همیشه فکر خودش را بر موضوع صنعتش تحمیل می‌کند. در بعضی موضوعات، فکر صنعتگر بهتر بر آن‌ها تحمیل می‌شود و بعضی کمتر؛ مثلًا وقتی می‌خواهد از آلومینیم یا پروفیل "در" بسازد، یکی بهتر از دیگری قابل تحمیل است. ولی هیچ کدام از این‌ها "شدن" نیست.
مرتضی مطهری، فلسفۀ تاریخ، جلد ۱، صفحه ۱۴۳، برداشت آزاد [اینجا]
ارسطو چگونه شاگرد افلاطون شد؟
پرتو نیکان نگیرد هر که بنیادش بد است
طبیعت بر تربیت مقدم است
+نوشته شده در یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۳:۰ ب.ظ توسط اشرفی