تو بر تخت سلطانی خویش باش
به اخلاق پاکیزه درویش باش [سعدی]
تُکْلِه از حاکمان و اتابکان خوشنام بود. زمانی که بر تخت زنگی نشست، یکی دو سال بیشتر حکمرانی نکرد. آنگاه به فکر افتاد که دست از حکمرانی و عمارت بکشد و به کنجی و صومعهای پناه ببرد و مشغول عبادت بشود. این فکر را با حکیمی درمیان نهاد، آن حکیم گفت:
تو بر تخت سلطانی خویش باش
به اخلاق پاکیزه درویش باش!
این بیت اشکال دارد و آن این است که درویشی بر تخت پادشاهی یک تئوری است که در گذشته وجود داشته اما امروز خلایق مردم، فیلسوفان و حکیمان متوجه شدهاند که وقتی شما قدرت تامه و کامله را در دست یک نفر بگذارید او دیگر نمیتواند درویش بماند. به همین سبب فیلسوفان و متفکران قائل به تفکیک قوا شدند. قوه مقننه و قوه مجریه و قوه قضاییه عمدتاً به خاطر این بود که یک نفر هر چقدر درویش و اخلاقی و عادل و عالم باشد وقتی تمام قدرتها در قبضه او قرار گرفت آنگاه قدرت عدالت ورزیدن از او سلب میشود.
سروش، شرح بوستان سعدی، جلسه پنجم، دقیقه ۹، برداشت آزاد
تُکْلِه از حاکمان و اتابکان خوشنام بود. زمانی که بر تخت زنگی نشست، یکی دو سال بیشتر حکمرانی نکرد. آنگاه به فکر افتاد که دست از حکمرانی و عمارت بکشد و به کنجی و صومعهای پناه ببرد و مشغول عبادت بشود. این فکر را با حکیمی درمیان نهاد، آن حکیم گفت:
تو بر تخت سلطانی خویش باش
به اخلاق پاکیزه درویش باش!
این بیت اشکال دارد و آن این است که درویشی بر تخت پادشاهی یک تئوری است که در گذشته وجود داشته اما امروز خلایق مردم، فیلسوفان و حکیمان متوجه شدهاند که وقتی شما قدرت تامه و کامله را در دست یک نفر بگذارید او دیگر نمیتواند درویش بماند. به همین سبب فیلسوفان و متفکران قائل به تفکیک قوا شدند. قوه مقننه و قوه مجریه و قوه قضاییه عمدتاً به خاطر این بود که یک نفر هر چقدر درویش و اخلاقی و عادل و عالم باشد وقتی تمام قدرتها در قبضه او قرار گرفت آنگاه قدرت عدالت ورزیدن از او سلب میشود.
سروش، شرح بوستان سعدی، جلسه پنجم، دقیقه ۹، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۰ ساعت ۷:۲۶ ب.ظ توسط اشرفی