استغفار سری سقطی
سَری سَقَطی، شاگرد معروف کرخی و دایی جنید بغدادی بود. گفت: سی سال است که از یک شکر گفتن استغفار میکنم. گفتند: چگونه؟ گفت: بازار بغداد سوخت اما دکان من نسوخت؛ گفتم: الحمدلله که دکان من نسوخت. اکنون از شرم آنکه خود را بهتر از برادران مسلمان خواستم و دنیا را حمد گفتم، استغفار میکنم.
تذکرة الاولیاء، عطار نیشابوری [اینجا]
سروش، شرح بوستان سعدی، جلسه چهارم، دقیقه ۲۸:۲۱، برداشت آزاد
سری سقطی
شبی دود خلق آتشی برفروخت
چنان قحط سالی شد اندر دمشق
تذکرة الاولیاء، عطار نیشابوری [اینجا]
سروش، شرح بوستان سعدی، جلسه چهارم، دقیقه ۲۸:۲۱، برداشت آزاد
سری سقطی
شبی دود خلق آتشی برفروخت
چنان قحط سالی شد اندر دمشق
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۲ دی ۱۴۰۰ ساعت ۹:۱ ق.ظ توسط اشرفی