فلسفه احکام
احكام شرعی تابع يك سلسله مصالح و مفاسد واقعی است. هر جاكه آن حكمتها وجود دارد حكم شرعی مناسب هم وجود دارد. حالا فرض كنيم اگر در موردی از طريق نقل هيچگونه حكم شرعی به ما ابلاغ نشده ولی عقل بهطور يقين و جزم به حكمت خاصی در رديف ساير حكمتها پی ببرد، كشف میكند كه حكم شارع چيست. در حقيقت عقل در اينگونه موارد صغرا و كبرای منطقی تشكيل میدهد. مثلا در زمان شارع ترياك و اعتياد به آن وجود نداشته است و ما در ادله نقليه دليل خاصی درباره ترياك نداريم اما به دلایل حسی و تجربی زيانها و مفاسد اعتياد به ترياك محرز شده است، پس ما در اينجا با عقل و علم خود به يك ملاك يعنی يك مفسده لازم الاحتراز در زمينه ترياك دست يافتهايم. حالا به حكم اينكه میدانيم چيزی كه برای بشر مضر باشد و مفسده داشته باشد از نظر شرعی حرام است حكم میكنيم كه اعتياد به ترياك حرام است.
اصول فقه، مرتضی مطهری، صفحه ۵۲، برداشت آزاد
اصول فقه، مرتضی مطهری، صفحه ۵۲، برداشت آزاد
+نوشته شده در جمعه ۲۶ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۸:۱۷ ب.ظ توسط اشرفی