تمام اسلام در مقابل تمام کفر
جنگ خندق است. ده هزار نفر از کفار قریش مدینه را محاصره کردهاند. عمرو بن عبدود با چند نفر دیگر نقطه باریکتری را روی خندق پیدا میکند، با اسب قوی خود از خندق میپرد و به این طرف میآید. آنگاه در مقابل مسلمین میایستد و مبارز میطلبد. احدی جرأت نمیکند بیرون بیاید اما علی بیست و چند ساله از جا بلند میشود! یا رسول الله به من اجازه بدهید. پیغمبر میخواست با اصحاب اتمام حجت شده باشد؛ فرمود: علی جان بنشین! عَمرو جولانی داد و دوباره گفت، هل من مبارز؟ کسی جواب نداد. علی از جا بلند شد و پیغمیر اجازه نداد. بار سوم یا چهارم عَمرو رجز تندی خواند و گفت: از بس فریاد کشیدم صدایم گرفت. یک مرد اینجا وجود ندارد؟ شما که ادعا میکنید کشتههای شما به بهشت میروند و کشتههای ما به جهنم، یک نفر بیاید یا بکشد و بفرستد به جهنم و یا کشته شود و برود به بهشت! عُمر برای اینکه عذر مسلمین را بخواهد گفت، یا رسول الله اگر کسی بلند نمیشود حق دارد. این مردی است که با هزار نفر برابر است. علی از جا بلند شد. اینجا بود که پیامبر فرمود: برز الاسلام کله الی الشرک کله؛ تمام اسلام با تمام کفر روبرو شده است.
سیری در سيره نبوی، مرتضی مطهری، صفحه ۲۴۷، برداشت آزاد [اینجا]
از علی آموز اخلاص عمل
دیالوگ امام علی و عمرو بن عبدِوَد
سیری در سيره نبوی، مرتضی مطهری، صفحه ۲۴۷، برداشت آزاد [اینجا]
از علی آموز اخلاص عمل
دیالوگ امام علی و عمرو بن عبدِوَد
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۲ ق.ظ توسط اشرفی