یکی از بزرگان اهل تمیز
یکی از بزرگان اهل تمیز/ حکایت کند ز ابن عبدالعزیز
که بودش نگینی در انگشتری/ فرو مانده در قیمتش جوهری...
قضا را درآمد یکی خشک سال/ که شد بدر سیمای مردم هلال...
بفرمود و بفروختندش به سیم/ که رحم آمدش بر غریب و یتیم
به یک هفته نقدش به تاراج داد/ به درویش و مسکین و محتاج داد [سعدی]
عمر بن عبدالعزیز در بارۀ علی(ع)
چنان قحط سالی شد اندر دمشق
نصیحت امام باقر به عمر بن عبدالعزیز
که بودش نگینی در انگشتری/ فرو مانده در قیمتش جوهری...
قضا را درآمد یکی خشک سال/ که شد بدر سیمای مردم هلال...
بفرمود و بفروختندش به سیم/ که رحم آمدش بر غریب و یتیم
به یک هفته نقدش به تاراج داد/ به درویش و مسکین و محتاج داد [سعدی]
عمر بن عبدالعزیز در بارۀ علی(ع)
چنان قحط سالی شد اندر دمشق
نصیحت امام باقر به عمر بن عبدالعزیز
+نوشته شده در چهارشنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۹:۵۶ ب.ظ توسط اشرفی