نکات

فرخی یزدی شاعر لب دوخته

فرخی علوم مقدماتی را در یزد فراگرفت. اندکی در مکتب‌خانه و مدتی در مدرسه مرسلین انگلیسی یزد تحصیل کرد. فرخی تا حدود ۱۶ سالگی درس خواند. فارسی و مقدمات عربی را آموخت. در حدود ۱۵ سالگی، به دلیل اشعاری که علیه مدرسان و مدیران مدرسه یزد می‌سرود، از مدرسه اخراج شد. فرخی از هواداران جدی و حقیقی حزب دموکرات در شهر یزد بود.
در نوروز سال۱۲۹۷ ش، برخلاف سایر شعرای شهر که معمولاً قصیده‌ای در مدح حاکم و حکومت وقت می‌ساختند، شعری اعتراض‌آمیر خطاب به ضیغم‌الدوله قشقایی حاکم یزد گفت. به همین دلیل حاکم یزد دستور داد دهانش را با نخ و سوزن دوختند و به زندانش افکندند.
فرخی دربارهٔ دوخته شدن لبانش سروده‌ است:
شرح این قصه شنو از دو لب دوخته‌ام/ تا بسوزد دلت از بهر دل سوخته‌ام
دو ماه بعد شعر زیر را با زغال بر دیوار زندان نوشت و از زندان فرار کرد.
به زندان نگردد اگر عمر طی/ من و ضیغم‌الدوله و ملک ری
به آزادی ار شد مرا بخت یار/ برآرم از آن بختیاری دمار
به بهانه‌ای دیگر به سی ماه زندان محکوم شد. در بیمارستان زندان قصر، به وسیله تزریق آمپول هوا توسط پزشک احمدی کشته شد. مدفن او نامعلوم است ولی احتمالاً در گورستان مسگرآباد به‌طور ناشناس دفن شده‌ است. احمد کسروی وکیل تسخیری پزشک احمدی بود که در دادگاه از او دفاع کرد. [اینجا]
به خدا قاتل من دیده بینای من است
دو ذرعی مولوی را گنده‌تر کن
+نوشته شده در جمعه ۱۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۷:۵۹ ب.ظ توسط اشرفی