نکات

همسر دوم بهلول در تبعید

بهلول در کتاب خاطرات سیاسی‌اش می‌گوید: به همسرم گفتم، مرا به کابل خواسته‌اند. یقین دارم که اعدام یا حبس ابد خواهم شد. اگر می‌خواهی تو را طلاق می‌دهم، چنان‌که زن ایرانی خود را در وقت خطر طلاق دادم؛ اگر می‌خواهی با پدر و مادر خود باش تا سرنوشت من معلوم شود؛ اگر هم می‌خواهی با من بیایی، از طرف من مانعی نیست.
گفت: همسر ایرانی‌ات خودش طلاق را انتخاب کرد. من نیز او را برای این تصمیم سرزنش نمی‌کنم چون می‌دانم او را دوست داری؛ ولی من، نه طلاق می‌خواهم، نه به‌خانۀ پدری برمی‌گردم؛ بلکه همراه تو می‌آیم و از تو پشتیبانی می‌کنم. اگر مرا با خود نبری، پیاده یا سواره به دنبال تو می‌آیم، تا بدانم چه بر سرت خواهد آمد. سعادت من در این است که خودم را در راه تو قربانی کنم. این سخنان را گفت و برای خداحافظی نزد پدر و مادرش رفت. رئیس پلیس از همسرم خواست که نزد خانواده‌اش بماند؛ گفت: این شیخ دیگر برای تو شوهر نخواهد بود زیرا یا اعدام می‌شود یا حبس ابد! همسرم در پاسخ گفت: تو هنوز بچه‌ای! می‌خواهی به من درس بدهی!؟
خاطرات سیاسی بهلول، شیخ بهلول، صفحه ۲۲۵، برداشت آزاد
طلاق همسر اول بهلول
ازدواج دوم بهلول
وفات همسر دوم بهلول
+نوشته شده در پنجشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۲ ب.ظ توسط اشرفی