درس بهلول از نیش زنبور
بعد از فوت همسرم، درمسجد اعلام کردم، مردم! همسرم فوت کرده و من آمادگی دارم از بچههایی که مادرشان مزرعه میروند نگهداری کنم. چند روز به این کار مشغول بودم که زنی فرزندش را آورد تا نگهدارم؛ اما من خسته و خوابآلود بودم قبول نکردم. او رفت و من خوابیدم. ناگهان با نیش زنبور از خواب پریدم. دانستم این مجازاتی است تا دیگر نیاز مردم را رد نکنم. در جستجوی آن زن رفتم و بچه را از او گرفتم.
خاطرات سیاسی بهلول، شیخ بهلول، صفحه ۲۴۳، برداشت آزاد
مگر طلبکار بودی؟
نیاز مردم نعمت خداوند است
خاطرات سیاسی بهلول، شیخ بهلول، صفحه ۲۴۳، برداشت آزاد
مگر طلبکار بودی؟
نیاز مردم نعمت خداوند است
+نوشته شده در چهارشنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۸:۳ ق.ظ توسط اشرفی