نکات

ابوذر در کاخ عثمان

ابوذر به شتاب به طرف کاخ عثمان می‌رود تا فریاد کند. سلاحی ندارد اما استخوان شتری در کوچه می‌بیند. آن را برمی‌دارد. وارد کاخ عثمان می‌شود. عثمان ایستاده است و کعب الاحبار در کنارش. ابوذر پس از گفت‌گویی خشمگین می‌شود. با استخوان شتر به طرف کعب حمله می‌کند و می‌گوید: یهودی زاده! تو می‌خواهی دین ما را به ما بیاموزی؟
+نوشته شده در سه شنبه ۶ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۳۹ ب.ظ توسط اشرفی