حبیب آمد
زینب به اهل حرم مژده داد حبیب آمد [کتاب]
روز پنجم-ششم وقتی حبیب بن مظاهر فرمود سلام مرا به حبیب برسانید. حبیب وقتی شنید نشست روی زمین و خاک بر سر خودش میریخت. من کی باشم زینب به من سلام بده! گریه میکرد و میگفت کار به کجا رسیده که زینب از آمدن پیرمردی مثل من ذوق میکند. [روضه تصویری]
+نوشته شده در یکشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۶:۵۲ ب.ظ توسط اشرفی