نکات

کلمه به جای خدمتکار

سختی زندگی در خانۀ علی آغاز شد فاطمه دستاس می کند نان می پزد در خانه کار می کند و بارها او را دیده اند که از بیرون آب می آورد روزی علی با لحن همدردی می گوید زهرا، برو و از رسول خدا خدمتکاری بخواه. فاطمه سراغ پدر می رود اما شرم دارد چیزی بخواهد بر می گردد علی فاطمه را یاری می کند و خود از جانب او سؤال می کند و پیامبر پاسخ می دهد نه به خدا، اسیر جنگ را فقط می فروشم و با پول آن گرسنگان صفه را می بخشم. سپاس گفتند و دست خالی برگشتند. و پیامبر کلماتی را که از جبرئیل آموخته بود تعلیمشان داد پس از هر نماز ده بار تسبح و ده بار حمد و ده بار تکبیر و چون به بسترتان آرام گرفتید سی و چهار بار تکبیر و سی و سه بار حمد و سی و سه بار تسبیح. بیهوده نیست که بیست و پنج سال بعد از این حادثه شنیده اند که علی گفته است به خدا از آن هنگام تا کنون این درس را ترک نکرده ام حتی شب صفین و فاطمه با این درس زندگی کرد تا از دنیا رفت.
فاطمه فاطمه است، دکتر علی شریعتی، صفحه ۸۹، برداشت آزاد
+نوشته شده در شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۱۷ ب.ظ توسط اشرفی