نکات

کینۀ دشمن و حسد دوست

وقتی بزرگان اصحاب در خندق سر به زیر می افکنند اما علی جوان بیست و هفت ساله ضربه ای می زند که پیغمبر می فرماید ارجمندتر از عبادت جن و انس است، وقتی در خیبر ابوبکر پرچم را بر می گیرد و برای فتح قلعه پیش می رود و شکسته بر می گردد و عمر نیز، اما پیغمبر فردا پرچم را به دست علی می دهد و او قلعه ها را یکی پس از دیگری می شکند، وقتی در بدر و احد اصحاب کبار یا فرار کرده اند یا نا امیدانه و ترسان گوشه ای نشسته اند اما علی در این شکست قطعی جبهه ای تازه تشکیل می دهد، وقتی در حنین همین رجال معتبر چنان از تنگه می گریزند که ابو سفیان به قهقهه ای تمسخرآمیز فریاد می زند اینطور که می گریزید تا دریای احمر پیش خواهند رفت اما علی چون صخره ای دهانۀ تنگه را می بندد این شمشیرها در دشمن رویاروی کینه، و در دوست همرزم حسد می آفریند. و این باعث شد تا فضیلت هایش را نادیده بگیرند یا تحریف کنند یا در برابر ارزشهایش سکوت کنند و یا مصلحت اندیشی که علی؟ آری؛ اما هنوز جوان است. علی؟ آری؛ اما سیاست نمیداند. علی؟ آری؛ اما خیلی دشمن دارد.
فاطمه فاطمه است، دکتر علی شریعتی، صفحه ۱۱۶، برداشت آزاد
+نوشته شده در شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۲۱ ب.ظ توسط اشرفی