نکات

ابومسلم و ابوسلمه

يكی از كارهای زشت ‏ابومسلم همين بود كه با ابوسلمه حسادت و رقابت کرد. بنی عباس ابوسلمه‏ را که برایشان عزیزتر بود برای تبلیغ به کوفه و ابومسلم را به خراسان فرستادند. ابومسلم به ابوسلمه حسادت کرد. از همان خراسان مشغول تحريك شد. نامه‏‌هايی ‏به ابوالعباس سفاح نوشت، كه این مردِ خطرناك مايل است خلافت را از آل عباس به آل ابی طالب برگرداند. سفاح گفت: برای من چنين چيزی ثابت نشده و اگر هم باشد اين يك خيالی است كه ‏برايش پيدا شده. ابومسلم به فكر افتاد خودش ابوسلمه را ازميان ‏بردارد. ابوسلمه خيلی از شب‌ها نزد سفاح می‌رفت و با يكديگر صحبت می‏‌كردند و آخرهای شب برمی‏‌گشت. ابومسلم عده ‌ای را مأمور كرد، رفتند شبانه ابوسلمه را كشتند و چون اطرافيان سفاح، همراهِ قاتل يا قاتلان بودند خون ابوسلمه از بین رفت.
سیرۀ ائمه، مرتضی مطهری، صفحه ۱۲۴، برداشت آزاد
+نوشته شده در یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۶:۳۱ ب.ظ توسط اشرفی