من از دو کار نفرت دارم
یکی درد دل کردن، که کار شبهه مردهاست. یکی هم از خود دفاع کردن، که کار مستضعفین است. شجاع به همدرد نیاز ندارد، از ناله شرم دارد. مرد پاک را زندگی و زمان تنها نمیگذارند. زندگیاش از او دفاع میکند. پلیدان هرگز پاکدامنی را نمیتوانند آلود؛ هر چند سنگها را بسته و سگها را رها کرده باشند! اما یک نوع نالیدن هست که چیز دیگری است. نالۀ غم و غصه و گرفتاری و قرض و از دست عقدهدارها و زوزیستها و زرزیستها و دشمنیهای این و آن و آزار اینجا و آنجا نیست. نالۀ ضعف و عجز نیست. نالۀ مرد است. آنچنان که شیر در شبهای عظیم کوهستان مینالد، آنچنان که علی در شبهای پهناور نخلستان مینالد. این نالۀ غربت است.
شریعتی، کویر، صفحه ۲۸۲، برداشت آزاد
عارف که برنجد تنگ آب است هنوز
آیا گریه نماز را باطل میکند؟
لغزش جوانمردان
سیلی به صورت خود
شریعتی، کویر، صفحه ۲۸۲، برداشت آزاد
عارف که برنجد تنگ آب است هنوز
آیا گریه نماز را باطل میکند؟
لغزش جوانمردان
سیلی به صورت خود
+نوشته شده در پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۰ ساعت ۵:۲۹ ق.ظ توسط اشرفی