نکات

یا رب مباد کز پا جانان من بیفتد

یا رب مباد کز پا جانان من بیفتد/درد و بلای او کاش بر جان من بیفتد
من چون ز پا بیفتم درمانِ درد من اوست/درد آن بود که از پا درمان من بیفتد
یک عمر گریه کردم ای آسمان روا نیست/دردانه‌ام ز چشم گریان من بیفتد
ماهم به انتقام ظلمی که کرده با من/ترسم به درد عشق و هجران من بیفتد
خواهد شد از ندامت دیوانه شهریارا/گر آن پری به دستش دیوان من بیفتد
+نوشته شده در سه شنبه ۵ مهر ۱۳۹۰ ساعت ۸:۳۷ ب.ظ توسط اشرفی